کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دل هرآنچه خاست دل آن را مکان بود
    از گوش نگذرد سخنی کز زبان بود
    بی برگی آرمیدگی دل دهد ثمر
    خواب بهار باغ به فصل خزان بود
    از دور باش عقل چه پرواست عشق را
    سیل بهار را چه غم دیده بان بود
    معشوق بی حجاب مهیای آفت است
    گل چون شکفت بار دل باغبان بود
    کردار رابه هر سر مویی است ده زبان
    گفتار را چو تیغ همین یک زبان بود
    بر دوش کوه بسته سبکبار می رویم
    در وادیی که آبله بر پاگران بود
    در عالمی که همت ما سیر می کند
    گردون گل پیاده آن بوستان بود
    صائب چه شکوه می کنی از خاکمال چرخ
    غیر از غبار دل چه درین خاکدان بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha