کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بعد از فنا ز هستی ما شور شد بلند
    از چوب دار رایت منصور شد بلند
    نتوان به خاک خون مرا پایمال کرد
    شور قیامت زلب گور شد بلند
    در دور خط دهان توشیرین کلام شد
    گرد شکر ز قافله مور شد بلند
    از ترک خانمان به طلبکاری کلیم
    دست نوازش شجر طور شد بلند
    رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
    آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
    پروانه نجات به دست آورد چو شمع
    دستی که در دل شب دیجور شد بلند
    بلبل نبرد راه ز مستی به وصل گل
    چندان که دست شاخ گل از دور شد بلند
    فریاد از درازی شبهاست خسته را
    از زلف ناله دل رنجور شد بلند
    در دیده ستاره نمک ریخت خواب تلخ
    از خنده نهان که این شور شد بلند
    در هیچ تربتی نبود شمع خانه زاد
    از خاک کشتگان تو این نور شد بلند
    آزار خلق اگر نبود برق خانمان
    آتش چرا ز خانه زنبور شد بلند
    چون زلفهای عاریه کوتاه گرد نیست
    هر همتی که از می انگور شد بلند
    گلبانگ عشق پرده نشین بود سالها
    از صائب این ترانه مستور شدبلند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha