کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جمعی که بوسه بر قدم دار داده اند
    چون نقطه اختیار به پرگار داده اند
    تا ساغری ز خنده خونین گرفته اند
    چون گل هزار بوسه به هر خارداده اند
    آشفتگان مقید شیرازه نیستند
    ترک ردا وسبحه و زنار داده اند
    چون مار کرده اند مرا تا کلید گنج
    از زهر صد پیاله سرشار داده اند
    صد بار غوطه در جگر شعله خورده ام
    تا چون شرر مرا دل بیدار داده اند
    مردان ز حمله فلک ازجا نمی روند
    کز جان سخت پشت به کهسار داده اند
    دامن فشان چو موج ز کوثر گذر کنند
    جمعی که دل به لعل لب یار داده اند
    زان باده ای که میکده پرداز آن منم
    ته جرعه ای به نرگس بیمار داده اند
    این زاهدان خشک اگر مرده نیستند
    چون تن به زیر گنبد دستار داده اند
    صائب ز روی صبح گشایش طمع مدار
    کاین فیض را به زلف شب تار داده اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha