کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آرام را خرام تو آتش عنان کند
    آیینه را حجاب تو آب روان کند
    بی درد بلبلی که در ایام جوش گل
    اوقات صرف خاروخس آشیان کند
    چون لاله سرخ روی برآید ز زیر خاک
    هر کس به خون قناعت ازین سبز خوان کند
    برگشتنی است پرتو خورشید بی زوال
    صد سال اگر قرار درین خاکدان کند
    نقصان نمی رسد به خریدار احتیاط
    حاشا که این متاع گرامی زیان کند
    در صدر آستانه نشینم که صدر را
    اکسیر خاکساری من آستان کند
    از سیم وزر مگو که سزاوار خنده است
    زندانیی که فخر به بند گران کند
    صائب شود عزیز جهان همچو ماه مصر
    یک چند هر که بندگی کاروان کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha