کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنجا که شوق دست حمایت بدر کند
    شبنم در آفتاب قیامت سفر کند
    قارون شود ز لخت دل وپاره جگر
    بر هر زمین که قافله ما گذر کند
    انجام تخم سوخته پامال گشتن است
    آن دانه نیست دل که سر از خاک برکند
    پیچیده تر زجوهر تیغ است راه عشق
    خونش به گردن است که این راه سرکند
    طوطی اگر به چاشنی حرف خود رسد
    گردد دهانش تلخ چو یاد شکر کند
    گشتیم چون صبا به سراپای لاله زار
    داغ نیافتیم که دل را خبر کند
    چون عاملی که دل ز در خانه جمع کرد
    حاجی ستم به خلق خدا بیشتر کند
    در منزل نخست دل خویش می خورد
    چون راهرو به توشه مردم سفر کند
    در خلوت دل است تماشای هر دو کون
    صائب چگونه سر ز گریبان بدر کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha