کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زاهد هوای عالم بالا نمی کند
    این رود خشک روی به دریا نمی کند
    آسوده است زاهد خشک از فشار عشق
    شهباز قصد سینه صحرا نمی کند
    در رستخیز رو به قفا حشر می شود
    اینجا کسی که پشت به دنیا نمی کند
    نتوان به کوه غم دل ما را شکست داد
    از فیل مست کعبه محابا نمی کند
    اینجا اگر به دانه نبندی دهان مور
    در زیر خاک با تو مدارا نمی کند
    بیهوده دست بر دل ما می نهد طبیب
    لنگر علاج شورش دریا نمی کند
    درد سخن همان به سخن می شود علاج
    این درد را مسیح مداوا نمی کند
    مریم به رشته ای که بتابد ز مهر خویش
    از آسمان شکار مسیحا نمی کند
    در سایه حمایت عشق است جان ما
    ما را زبون خود غم دنیا نمی کند
    جز ناخن شکسته و آه جگرخراش
    از کار ما گره دگری وا نمی کند
    صائب غبار سینه مشکل پسند ماست
    داغی که کار دیده بینا نمی کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha