کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آزادگان کجا غم دستار می خورند
    این پر دلان قسم به سر دارمی خورند
    حیرانیان عشق چو شبنم در این چمن
    روزی ز راه دیده بیدار می خورند
    آنان که ره به نقطه توحیدبرده اند
    از دل همیشه دانه چو پرگار می خورند
    از نشاه شراب صبوحی چه غافلند
    جمعی که باده را به شب تار می خورند
    بر لوح دل چو مصرع رنگین کنند نقش
    زخمی که رهروان تو از خار می خورند
    نقل شراب سنگ ملامتگران کنند
    رندان که باده بر سر بازار می خورند
    طوطی به زهر غوطه زد از حرف شکرین
    مردم همین فریب ز گفتار می خورند
    با آسمان بساز که آیینه خاطران
    پیمانه های زهر ز زنگار می خورند
    مگذر ز خون من که طبیبان مهربان
    گاهی ز لطف شربت بیمار می خورند
    از شکر می کنند لب خویش شکرین
    گر جام زهر مردم هشیار می خورند
    صائب هزار بار به از آب زندگی است
    خونی که عاشقان به شب تار می خورند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha