کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زینسان که شیشه خنده مستانه می زند
    آخر شراب بر سر پیمانه می زند
    بیکار نیست گریه بی اختیار شمع
    آبی بر آتش دل پروانه می زند
    درمشک سوده تابه کمر غوطه می خورد
    مشاطه ای که زلف ترا شانه می زند
    در کشوری که مشرق دلهای روشن است
    خورشید گل به روزن کاشانه می زند
    رطل گران تکلف مخمور می کند
    طفلی که سنگ بر من دیوانه می زند
    ما ونگاه یار که ناآشنایی اش
    ناخن به دل چو معنی بیگانه می زند
    تا کعبه هست دیر ز آفت مسلم است
    این برق خویش را به سیه خانه می زند
    صائب کسی که بگذرد از سر سپندوار
    خود را به قلب شعله دلیرانه می زند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha