کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون چشم خوابناک که شوخی ازو چکد
    از آرمیدن دل من جستجو چکد
    آب حیات در قدح خضر خون شود
    روزی که آب تیغ مرا در گلو چکد
    از آب خضر تشنه لبان را شکیب نیست
    مشکل که خونم از دم شمشر او چکد
    صد پیرهن عرق کند از پاکدامنی
    شبنم اگر به دامن آن گل فروچکد
    گلگونه عذار کنندش سمنبران
    خونابه ای که از دل بی آرزوچکد
    زان دم که چون پیاله مرا چشم باز شد
    نگذاشتم که باده ز دست سبو چکد
    دامن ز رنگ وبوی گل ولاله می کشد
    چون خون من دلیر بر آن خاک کو چکد
    تیغی است آبدار به خونریز سایلان
    هر آستانه ای که بر او آبرو چکد
    صائب ز دل برون ندهم اشک و آه را
    آن غنچه نیستم که ز من رنگ وبو چکد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha