کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وقت آن شد که می ناب دهی مستانرا
    خاصه من بیدل شوریده سرگردانرا
    قدحی چند روان کن، که جگرها تشنه است
    تا ز خود دور کنم این سر و این سامانرا
    شیشه خالی و حریفان همه مخمورانند
    مگر از ساقی جان وا طلبم تاوانرا
    در میخانه ببستند، بده جامی چند
    تا بهم درشکنم این در و این دربانرا
    «کل یوم هو فی شان » صفت سلطانیست
    گر شوی واقف اسرار بدانی شانرا
    جان من کشته آن غمزه مستانه تست
    چه محل باشد در حضرت جان جانانرا
    قاسمی، زاهد ما در دو گناه افتادست
    می ننوشید و بسی طعنه زند مستانرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha