کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان ببوی وصل یار از کعبه تا بتخانه رفت
    دل بیاد چشم او در کنج هر میخانه رفت
    زاهدا،در دور چشم مست یار از باده گوی
    دور ساقی باد باقی! نوبت افسانه رفت
    سرخ شد گل درچمن چون خون بلبل را بریخت
    تا چرادر خون او شوریده دیوانه رفت؟
    کشت درویشان بیدل را و دین شکرانه خواست
    گر بدین راضی شد ازما،یار درویشانه رفت
    از زبان شمع روشن می شود بر عاشقان
    حالتی کز سوز شبهابر سر پروانه رفت
    چشم مستش عاشقان را در سماع آورددوش
    راستی را،درسماع عاشقان مستانه رفت
    بعد توبه رفت قاسم کاسه دردی بدست
    بر سر پیمانه آمد،در سر پیمانه رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha