کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا، ای یار سودایی، بیا، ای جان سرگردان
    ازین سودا خبر داری، ز سودا آیتی بر خوان
    بیا، ای جان «الله » خوان، مترس از موج و از توفان
    مگر گوهر بدست آری ازین دریای بی پایان
    بیا، با فر سلطانی، بیار آن جام روحانی
    ز فیض جام «سبحانی »، مرا از خویشتن بستان
    بیا، ای عشق سلطان وش، زدی بر جان ما آتش
    چه سان آتش؟ از آن آتش، که یک شعله است ازو نیران
    ببازم عاقبت جان را، طریق کفر و ایمان را
    به پیش زلف و روی او، اگر کفرست، اگر ایمان
    بسلطانی رسید این دل، ز سودای تو ورزیدن
    زهی سلطان! زهی سلطان! زهی سلطان! زهی سلطان!
    بهر جانب که می جویم، تویی حاضر، تویی ناظر
    اگر در حضرت واجب، اگر در خطه امکان
    ز هر جایی که پرسیدم، همین بشنیدم و دیدم :
    ز شوق او مستند، اگر درویش اگر سلطان
    اگر پرسند از قاسم که: آن مه را کجا دیدی؟
    درین بستان، در آن بستان، درین بستان سرمستان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha