کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو جام جمی، اما در جام نمیدانی
    این رمز نمی بینی، این قصه نمیخوانی
    هرگز نبود دل را ذوق سر و سامانی
    زان ذوق که من دیدم در بی سر و سامانی
    هرچند که یک ذره خالی ز خدا نبود
    لیکن چه زند موری با فر سلیمانی؟
    بی روی نگار من، وان باغ و بهار من
    ای نور، تو تاریکی، ای روضه، تو زندانی
    زان پیش که مرگ آید جامی دو بدست آور
    چون فوت شود فرصت، چه سود پشیمانی؟
    ای عشق، تو درمانی هم راهبر جانی
    ای چهره، تو تابانی، ای زلف پریشانی
    با این همه خوبیها جان از تو توان بردن
    نتوان ز تو جان بردن، الا بگران جانی
    در عشق و هوای او با جور و جفا خو کن
    هرگز نتوان رفتن این راه بآسانی
    قاسم، ره عرفان رو تا هر طرفی بینی
    صد کوس اناالحقی صد نعره «سبحانی »

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha