به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قاسم انوار

قاسم انوارغزل هاشمارهٔ ۵۵۲: بجان آمد ز هجران جان مسکین

810عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بجان آمد ز هجران جان مسکین
«اغثنی یاغیاث المستغیثین »
مکن تعبیر مستان طریقت
اگر شب شب روند از فرط تلوین
بصحرا دزد و در خانه برادر
بدان از ماجرای ابن یامین
اگر زلفین مشکین برفشاند
نماند کافری در چین و ماچین
تو باغ جان عاشق را ندیدی
بساتینست در صحن بساتین
شراب عاشقان از درد دردست
نه خمرارغوان، نی جام زرین
مراد از شاهد جان نور معنیست
چه جای لعبتان خطه چین؟
خوش آید زخم تیغش بر دل و جان
چو باد صبح دم بر برگ نسرین
ز هجران جان قاسم را نگه دار
بحق حرمت طاها و یاسین!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۵۱: ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آی ...2شمارهٔ ۵۵۲: بجان آمد ز هجران جان مسکین 3شمارهٔ ۵۵۳: پیر مغان کجاست؟ که آن مرد دوربین 4شمارهٔ ۵۵۴: جعل را چند ازین تحسین و تمکین؟5شمارهٔ ۵۵۵: «حمدلله » گفت رب العالمین 6شمارهٔ ۵۵۶: گفت: نور آسمانست و زمین 7شمارهٔ ۵۵۷: ما داغ آرزوی تو داریم بر جبین 8شمارهٔ ۵۵۸: منت خدای را، که در اطوار ما و طین 9شمارهٔ ۵۵۹: هله! ای ساقی جانها، بده آن باده ر ...10شمارهٔ ۵۶۰: ای دل و جانت بهواها گرو 11شمارهٔ ۵۶۱: باده کهنه گیر و شیشه نو 12شمارهٔ ۵۶۲: ای ساقی جان بخش ما،یک لحظه ما را ...13شمارهٔ ۵۶۳: تو محیطی و دیگران همه جو 14شمارهٔ ۵۶۴: چه شنیدی که دل از دست بدادی،تو عم ...15شمارهٔ ۵۶۵: زان نکهت مشکین،که همی آید از آن س ...16شمارهٔ ۵۶۶: «ستر الله علینا» چه علالاست درین ...17شمارهٔ ۵۶۷: دل شوریده را تمنا تو 18شمارهٔ ۵۶۸: ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم ...19شمارهٔ ۵۶۹: از لعل یار اگر شکری یافتی بگو 20شمارهٔ ۵۷۰: پیش ما قصه جام و جم و جمشید مگو 21شمارهٔ ۵۷۱: «الا یاایهاالساقی »، مرا جام مصفا ...22شمارهٔ ۵۷۲: «کان الله » گفت و «کان الله له »23شمارهٔ ۵۷۳: ای آفتاب روی ترا پرده دار ماه 24شمارهٔ ۵۷۴: بر بیدلان گذشت و نکرد اینطرف نگاه 25شمارهٔ ۵۷۵: پیش از بنای مدرسه و رسم خانقاه 26شمارهٔ ۵۷۶: «عز من قائل » چه گفت اله؟27شمارهٔ ۵۷۷: گم کرده ایم راه و ندانیم پیشگاه 28شمارهٔ ۵۷۸: مرا یاریست، اندر گاه و بیگاه 29شمارهٔ ۵۷۹: در میان همه خوبان بت ما از همه به 30شمارهٔ ۵۸۰: آتش عشق تو شوری در جهان انداخته 31شمارهٔ ۵۸۱: ای آتش سودای تو در کن فکان انداخت ...32شمارهٔ ۵۸۲: ای خیالت عقل کل را در گمان انداخت ...33شمارهٔ ۵۸۳: ای کمالت نعت عزت در جهان انداخته 34شمارهٔ ۵۸۴: روی مه را جلوه دادی، زلف میگون تا ...35شمارهٔ ۵۸۵: ای کوس کبریای تو در لامکان زده 36شمارهٔ ۵۸۶: هله!ای ساقی جانها، قدح باده بمن د ...37شمارهٔ ۵۸۷: ساقیا، عذر مگو، باده بسر مستان ده 38شمارهٔ ۵۸۸: گرم از طالع فرخ رخ جانان شود دیده 39شمارهٔ ۵۸۹: گر تو از مستان عشقی در وله 40شمارهٔ ۵۹۰: بجانان زنده ام، الحمدلله 41شمارهٔ ۵۹۱: از مسجد و می خانه وز کعبه و بت خا ...42شمارهٔ ۵۹۲: بیا، ای ماه کنعانی، بیا ای شاه فر ...43شمارهٔ ۵۹۳: پر گشت جهان از می گل رنگ مغانه 44شمارهٔ ۵۹۴: مرآت دل شکستی، ای گنج جاودانه 45شمارهٔ ۵۹۵: می کشد آن حبیب فرزانه 46شمارهٔ ۵۹۶: آیینه تیره شد، ز چه تیره است آینه ...47شمارهٔ ۵۹۷: تا گرد ماه سنبل مشکین نهاده ای 48شمارهٔ ۵۹۸: همه لذت، همه شهوت، همگی رد شده ای 49شمارهٔ ۵۹۹: این شناسی که: از آن شهر و دیار آم ...50شمارهٔ ۶۰۰: خطاب «لن ترانی » چیست؟ یعنی 51شمارهٔ ۶۰۱: «هدی للمتقین » گفتند: یعنی 52شمارهٔ ۶۰۲: هر لحظه مرا میرسد انوار تجلی 53شمارهٔ ۶۰۳: بجان تو، که خمارم بغایت، ای چلبی 54شمارهٔ ۶۰۴: دل ز من برداشت یار مهربان، واحسرت ...55شمارهٔ ۶۰۵: با یاد خدا باش، بهر جای که هستی 56شمارهٔ ۶۰۶: چو با تست مقصود، هرجا که هستی 57شمارهٔ ۶۰۷: چه ذوق نیستی یابی؟ که هستی 58شمارهٔ ۶۰۸: السلام علیک، یا سندی 59شمارهٔ ۶۰۹: ای دل عشاق را بروی تو شادی 60شمارهٔ ۶۱۰: دلم از غصه هجران تو دارد دردی 61شمارهٔ ۶۱۱: گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی 62شمارهٔ ۶۱۲: گر نسیم رحمتی از کوی جانان آمدی 63شمارهٔ ۶۱۳: فرودی باشد و ننگ و جودی 64شمارهٔ ۶۱۴: گر جان بهوای تو گرفتار نبودی 65شمارهٔ ۶۱۵: جان نوروز و جان صد عیدی 66شمارهٔ ۶۱۶: ای آفتاب روی ترا ماه مشتری 67شمارهٔ ۶۱۷: ای عشق دل فروز، که شاه مظفری 68شمارهٔ ۶۱۸: وصال یار بصد جان بخر، اگر نخری 69شمارهٔ ۶۱۹: مرا از پرتو روی تو هر لمعه است دی ...70شمارهٔ ۶۲۰: ای دوست، بگو باری تا: عزم کجا دار ...71شمارهٔ ۶۲۱: روی دل را بسوی جان داری 72شمارهٔ ۶۲۲: حکایتی دو سه دارم، بشرط دستوری 73شمارهٔ ۶۲۳: ز حد گذشت حکایت ز قصه دوری 74شمارهٔ ۶۲۴: شب عیدست و ما عاشق، چه گویم قصه د ...75شمارهٔ ۶۲۵: من قبله بدل کردم، تا کی بود این ک ...76شمارهٔ ۶۲۶: میسرت نشود عاشقی و مستوری 77شمارهٔ ۶۲۷: نه مست جام خدایی، نه مرد مستوری 78شمارهٔ ۶۲۸: گر زانکه بگویند: گدایی و فقیری 79شمارهٔ ۶۲۹: اگر ز مصر جهانی و گر ز تبریزی 80شمارهٔ ۶۳۰: تو همچو عقل شریفی و همچو روح عزیز ...81شمارهٔ ۶۳۱: تا سر الهی ز ملاهی نشناسی 82شمارهٔ ۶۳۲: من عشقم و عشق من چه پرسی؟83شمارهٔ ۶۳۳: دلا، ز باده و خم خانه که میپرسی؟84شمارهٔ ۶۳۴: زمانی یار شو، گر یار باشی 85شمارهٔ ۶۳۵: چه غمست آخر از غم؟ چو تو در میانه ...86شمارهٔ ۶۳۶: امروز بجد دارم با تو سر دشنامی 87شمارهٔ ۶۳۷: ای قطب جامی، شاه انامی 88شمارهٔ ۶۳۸: ای ماه معربد، ز کجایی و چه نامی؟89شمارهٔ ۶۳۹: زنهار! درین کوی بغفلت نخرامی 90شمارهٔ ۶۴۰: گر شمس منیر آمدی، ار بدر تمامی 91شمارهٔ ۶۴۱: هله! ای جان گرامی، ز کجایی و چه ن ...92شمارهٔ ۶۴۲: پیش از بنای مدرسه و دیر ارمنی 93شمارهٔ ۶۴۳: سخنی می رود، ای دوست، مسلم سخنی 94شمارهٔ ۶۴۴: سؤال میکنم، ار هست رخصت سخنی 95شمارهٔ ۶۴۵: گر بر حدیث اهل دل انکار می کنی 96شمارهٔ ۶۴۶: ای آتش سودای تو در جان جهانی 97شمارهٔ ۶۴۷: ای خواجه، جمالست و جهانست و جوانی 98شمارهٔ ۶۴۸: با روی دل فروزت عیشیست جاودانی 99شمارهٔ ۶۴۹: بتو جان کجا برد پی؟ که تو شاه بی ...100شمارهٔ ۶۵۰: بدرویشی دلی گر بود و جانی 101شمارهٔ ۶۵۱: بیابان را بپیمودی، ولیکن بس ویاوا ...102شمارهٔ ۶۵۲: تا بکی شیوه تقلید و ره آسانی؟103شمارهٔ ۶۵۳: تو جام جمی، اما در جام نمیدانی 104شمارهٔ ۶۵۴: تو محبوب جانی و جان جهانی 105شمارهٔ ۶۵۵: تو مرهم دل ریشی و راحت جانی 106شمارهٔ ۶۵۶: جراحات دلم را تازه کرد آن یار روح ...107شمارهٔ ۶۵۷: جراحت دل من تازه کرد دلبر جانی 108شمارهٔ ۶۵۸: خوشدل شدم که دادم دل را بدلستانی 109شمارهٔ ۶۵۹: ز نور روی تو پیداست سر سبع مثانی 110شمارهٔ ۶۶۰: صلای کافری و غارت مسلمانی 111شمارهٔ ۶۶۱: فداک عقلی و روحی، که راحت جانی 112شمارهٔ ۶۶۲: هله ای دوست، چه گویم؟ که تو محبوب ...113شمارهٔ ۶۶۳: هله! ای ماه وفاپیشه، که محبوب جها ...114شمارهٔ ۶۶۴: هله! ای یار گرانمایه،سبک روح جهان ...115شمارهٔ ۶۶۵: روسیه را، گر ببینی، رد کنی 116شمارهٔ ۶۶۶: تراست ناز، که سلطان حسن و تمکینی 117شمارهٔ ۶۶۷: هله! ای عشق کهن سال، که هر روز نو ...118شمارهٔ ۶۶۸: یار میگوید ببانگ پهلوی :119شمارهٔ ۶۶۹: سخن در سر عاشق کمترک گوی 120شمارهٔ ۶۷۰: مسئله مشکل و آسان توی 121شمارهٔ ۶۷۱: در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی 122شمارهٔ ۶۷۲: بسیار طالبی، که مگر ذو فنون شوی 123شمارهٔ ۶۷۳: اگر در طاعتی، گر در گناهی 124شمارهٔ ۶۷۴: تو شاه جهانی و ندانم که چه شاهی؟125شمارهٔ ۶۷۵: تو نور یقین آمدی و رهبر راهی 126شمارهٔ ۶۷۶: در وصف جمال تو توان گفت که: ماهی 127شمارهٔ ۶۷۷: درمانده ام از غم جدایی 128شمارهٔ ۶۷۸: دل ما بغمزه بردی، رخ مه نمی نمایی 129شمارهٔ ۶۷۹: زلف را شانه زن، که رعنایی 130شمارهٔ ۶۸۰: سؤالی دارم، ای جان، کز کجایی 131شمارهٔ ۶۸۱: غرق آن بحر محیطست دل شیدایی 132شمارهٔ ۶۸۲: چو زنان،مباش قانع،ز جهان برنگ و ب ...133شمارهٔ ۶۸۳: هله! عاشقان، که راهست بهو،زنید هو ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ