کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای کمالت نعت عزت در جهان انداخته
    جان ز شوق تو کله بر آسمان انداخته
    یک سخن گفته زر از خویشتن با بلبلان
    شور و غوغا در زمین و در زمان انداخته
    هر زمان از عشق رویت عقل در شور آمده
    جان و دل را در محیط بی کران انداخته
    ارغوان را گفته: وصل ما بیابی، غم مخور
    زین حکایت صد عرق بر ارغوان انداخته
    قعر دریای کمال از ناگهان موجی زده
    مستعین را در مقام مستعان انداخته
    بی نشانست آن حبیب، اما برای بازیافت
    صد حدیث با نشان در بی نشان انداخته
    یک کرشمه کرده با خود از برای خویشتن
    قاسمی را در بلای جاودان انداخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha