کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه غمست آخر از غم؟ چو تو در میانه باشی
    غم جانانه باشد چو تو در میان نباشی
    می فیض فضل جانان نرسد بکامت، ای جان
    اگر از میان گریزی وگر از کرانه باشی
    اگر از غرور مستی، نرسی بملک هستی
    تو کجا حریف آن رطل می مغانه باشی؟
    سخن از سر صفا گو، ز صفات یار ما گو
    چه شدت؟ چو بودت آخر؟ که هم فسانه باشی؟
    همه ذل و پستی تو، ز چه بد؟ ز هستی تو
    چو ز خویش فرد گشتی ز جهان یگانه باشی
    نفسی نکو نظر کن، تو ز خویشتن سفر کن
    که تو هم خزانه داری و تو هم خزانه باشی
    بمیان دشت و صحرا، بکنار جوی دیدم
    چو بشهر باز جویم بمیان خانه باشی
    ز قبول خلق مستی ز هوای خود پرستی
    اگر این چنین بمانی صنم زمانه باشی
    هله! قاسمی، که مرغان همه ظلمتند و عدوان
    بچنین زبان همان به که بر آشیانه باشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha