کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم خانه شو
    وندر میان عاشقان از عاشقی فرزانه شو
    گر بر کف جا می نهد، گرگوش می دارد بتو
    چون آن کند، رو باده خور، چون این کند، دردانه شو
    منمای خود را با کسان، هم با کسان هم ناکسان
    چون گنج بی پایان شوی، اندر دل ویرانه شو
    دایم خطاب آید ترا از بارگاه کبریا:
    گر عشق میباید ترا، در کوی ما دیوانه شو
    ای دل بیا، گر عاشقی، گر عاشقی و صادقی
    ور باده می باید ترا، رو جانب می خانه شو
    صد بار گفتم: ای حرون، گه از برون گاه از درون
    در پیش شمع روی ما، گر عاشقی پروانه شو
    قاسم، چه می گویی سخن، از سر عشق «من لدن »؟
    گر آشنای او شدی، از خویشتن بیگانه شو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha