قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۶۸: ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم خانه شو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم خانه شو وندر میان عاشقان از عاشقی فرزانه شو گر بر کف جا می نهد، گرگوش می دارد بتو چون آن کند، رو باده خور، چون این کند، دردانه شو منمای خود را با کسان، هم با کسان هم ناکسان چون گنج بی پایان شوی، اندر دل ویرانه شو دایم خطاب آید ترا از بارگاه کبریا: گر عشق میباید ترا، در کوی ما دیوانه شو ای دل بیا، گر عاشقی، گر عاشقی و صادقی ور باده می باید ترا، رو جانب می خانه شو صد بار گفتم: ای حرون، گه از برون گاه از درون در پیش شمع روی ما، گر عاشقی پروانه شو قاسم، چه می گویی سخن، از سر عشق «من لدن »؟ گر آشنای او شدی، از خویشتن بیگانه شو قاسم انوار