به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قاسم انوار

قاسم انوارغزل هاشمارهٔ ۵۸۰: آتش عشق تو شوری در جهان انداخته

1070عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آتش عشق تو شوری در جهان انداخته
رهروان را جمله از کام و زبان انداخته
در میان عاشقان لاابالی آمده
عشق تو رمزی بطرزی در میان انداخته
تیغ زهرآلود قهرت عالمی برهم زده
عاشقان را در بلای بی امان انداخته
بوی تو بگذشته از افلاک و انجم در زمان
غلغلی از عشق در کروبیان انداخته
نام تو بشنیده جانها، پس کلاه شوق را
هر زمانی از زمین بر آسمان انداخته
از برای سکه تلوین معنی جاودان
زنگیان را در میان رومیان انداخته
لطف جاوید تو دایم جان ما افروخته
قاسمی را در میان عاشقان انداخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۷۹: در میان همه خوبان بت ما از همه به 2شمارهٔ ۵۸۰: آتش عشق تو شوری در جهان انداخته 3شمارهٔ ۵۸۱: ای آتش سودای تو در کن فکان انداخت ...4شمارهٔ ۵۸۲: ای خیالت عقل کل را در گمان انداخت ...5شمارهٔ ۵۸۳: ای کمالت نعت عزت در جهان انداخته 6شمارهٔ ۵۸۴: روی مه را جلوه دادی، زلف میگون تا ...7شمارهٔ ۵۸۵: ای کوس کبریای تو در لامکان زده 8شمارهٔ ۵۸۶: هله!ای ساقی جانها، قدح باده بمن د ...9شمارهٔ ۵۸۷: ساقیا، عذر مگو، باده بسر مستان ده 10شمارهٔ ۵۸۸: گرم از طالع فرخ رخ جانان شود دیده 11شمارهٔ ۵۸۹: گر تو از مستان عشقی در وله 12شمارهٔ ۵۹۰: بجانان زنده ام، الحمدلله 13شمارهٔ ۵۹۱: از مسجد و می خانه وز کعبه و بت خا ...14شمارهٔ ۵۹۲: بیا، ای ماه کنعانی، بیا ای شاه فر ...15شمارهٔ ۵۹۳: پر گشت جهان از می گل رنگ مغانه 16شمارهٔ ۵۹۴: مرآت دل شکستی، ای گنج جاودانه 17شمارهٔ ۵۹۵: می کشد آن حبیب فرزانه 18شمارهٔ ۵۹۶: آیینه تیره شد، ز چه تیره است آینه ...19شمارهٔ ۵۹۷: تا گرد ماه سنبل مشکین نهاده ای 20شمارهٔ ۵۹۸: همه لذت، همه شهوت، همگی رد شده ای 21شمارهٔ ۵۹۹: این شناسی که: از آن شهر و دیار آم ...22شمارهٔ ۶۰۰: خطاب «لن ترانی » چیست؟ یعنی 23شمارهٔ ۶۰۱: «هدی للمتقین » گفتند: یعنی 24شمارهٔ ۶۰۲: هر لحظه مرا میرسد انوار تجلی 25شمارهٔ ۶۰۳: بجان تو، که خمارم بغایت، ای چلبی 26شمارهٔ ۶۰۴: دل ز من برداشت یار مهربان، واحسرت ...27شمارهٔ ۶۰۵: با یاد خدا باش، بهر جای که هستی 28شمارهٔ ۶۰۶: چو با تست مقصود، هرجا که هستی 29شمارهٔ ۶۰۷: چه ذوق نیستی یابی؟ که هستی 30شمارهٔ ۶۰۸: السلام علیک، یا سندی 31شمارهٔ ۶۰۹: ای دل عشاق را بروی تو شادی 32شمارهٔ ۶۱۰: دلم از غصه هجران تو دارد دردی 33شمارهٔ ۶۱۱: گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی 34شمارهٔ ۶۱۲: گر نسیم رحمتی از کوی جانان آمدی 35شمارهٔ ۶۱۳: فرودی باشد و ننگ و جودی 36شمارهٔ ۶۱۴: گر جان بهوای تو گرفتار نبودی 37شمارهٔ ۶۱۵: جان نوروز و جان صد عیدی 38شمارهٔ ۶۱۶: ای آفتاب روی ترا ماه مشتری 39شمارهٔ ۶۱۷: ای عشق دل فروز، که شاه مظفری 40شمارهٔ ۶۱۸: وصال یار بصد جان بخر، اگر نخری 41شمارهٔ ۶۱۹: مرا از پرتو روی تو هر لمعه است دی ...42شمارهٔ ۶۲۰: ای دوست، بگو باری تا: عزم کجا دار ...43شمارهٔ ۶۲۱: روی دل را بسوی جان داری 44شمارهٔ ۶۲۲: حکایتی دو سه دارم، بشرط دستوری 45شمارهٔ ۶۲۳: ز حد گذشت حکایت ز قصه دوری 46شمارهٔ ۶۲۴: شب عیدست و ما عاشق، چه گویم قصه د ...47شمارهٔ ۶۲۵: من قبله بدل کردم، تا کی بود این ک ...48شمارهٔ ۶۲۶: میسرت نشود عاشقی و مستوری 49شمارهٔ ۶۲۷: نه مست جام خدایی، نه مرد مستوری 50شمارهٔ ۶۲۸: گر زانکه بگویند: گدایی و فقیری 51شمارهٔ ۶۲۹: اگر ز مصر جهانی و گر ز تبریزی 52شمارهٔ ۶۳۰: تو همچو عقل شریفی و همچو روح عزیز ...53شمارهٔ ۶۳۱: تا سر الهی ز ملاهی نشناسی 54شمارهٔ ۶۳۲: من عشقم و عشق من چه پرسی؟55شمارهٔ ۶۳۳: دلا، ز باده و خم خانه که میپرسی؟56شمارهٔ ۶۳۴: زمانی یار شو، گر یار باشی 57شمارهٔ ۶۳۵: چه غمست آخر از غم؟ چو تو در میانه ...58شمارهٔ ۶۳۶: امروز بجد دارم با تو سر دشنامی 59شمارهٔ ۶۳۷: ای قطب جامی، شاه انامی 60شمارهٔ ۶۳۸: ای ماه معربد، ز کجایی و چه نامی؟61شمارهٔ ۶۳۹: زنهار! درین کوی بغفلت نخرامی 62شمارهٔ ۶۴۰: گر شمس منیر آمدی، ار بدر تمامی 63شمارهٔ ۶۴۱: هله! ای جان گرامی، ز کجایی و چه ن ...64شمارهٔ ۶۴۲: پیش از بنای مدرسه و دیر ارمنی 65شمارهٔ ۶۴۳: سخنی می رود، ای دوست، مسلم سخنی 66شمارهٔ ۶۴۴: سؤال میکنم، ار هست رخصت سخنی 67شمارهٔ ۶۴۵: گر بر حدیث اهل دل انکار می کنی 68شمارهٔ ۶۴۶: ای آتش سودای تو در جان جهانی 69شمارهٔ ۶۴۷: ای خواجه، جمالست و جهانست و جوانی 70شمارهٔ ۶۴۸: با روی دل فروزت عیشیست جاودانی 71شمارهٔ ۶۴۹: بتو جان کجا برد پی؟ که تو شاه بی ...72شمارهٔ ۶۵۰: بدرویشی دلی گر بود و جانی 73شمارهٔ ۶۵۱: بیابان را بپیمودی، ولیکن بس ویاوا ...74شمارهٔ ۶۵۲: تا بکی شیوه تقلید و ره آسانی؟75شمارهٔ ۶۵۳: تو جام جمی، اما در جام نمیدانی 76شمارهٔ ۶۵۴: تو محبوب جانی و جان جهانی 77شمارهٔ ۶۵۵: تو مرهم دل ریشی و راحت جانی 78شمارهٔ ۶۵۶: جراحات دلم را تازه کرد آن یار روح ...79شمارهٔ ۶۵۷: جراحت دل من تازه کرد دلبر جانی 80شمارهٔ ۶۵۸: خوشدل شدم که دادم دل را بدلستانی 81شمارهٔ ۶۵۹: ز نور روی تو پیداست سر سبع مثانی 82شمارهٔ ۶۶۰: صلای کافری و غارت مسلمانی 83شمارهٔ ۶۶۱: فداک عقلی و روحی، که راحت جانی 84شمارهٔ ۶۶۲: هله ای دوست، چه گویم؟ که تو محبوب ...85شمارهٔ ۶۶۳: هله! ای ماه وفاپیشه، که محبوب جها ...86شمارهٔ ۶۶۴: هله! ای یار گرانمایه،سبک روح جهان ...87شمارهٔ ۶۶۵: روسیه را، گر ببینی، رد کنی 88شمارهٔ ۶۶۶: تراست ناز، که سلطان حسن و تمکینی 89شمارهٔ ۶۶۷: هله! ای عشق کهن سال، که هر روز نو ...90شمارهٔ ۶۶۸: یار میگوید ببانگ پهلوی :91شمارهٔ ۶۶۹: سخن در سر عاشق کمترک گوی 92شمارهٔ ۶۷۰: مسئله مشکل و آسان توی 93شمارهٔ ۶۷۱: در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی 94شمارهٔ ۶۷۲: بسیار طالبی، که مگر ذو فنون شوی 95شمارهٔ ۶۷۳: اگر در طاعتی، گر در گناهی 96شمارهٔ ۶۷۴: تو شاه جهانی و ندانم که چه شاهی؟97شمارهٔ ۶۷۵: تو نور یقین آمدی و رهبر راهی 98شمارهٔ ۶۷۶: در وصف جمال تو توان گفت که: ماهی 99شمارهٔ ۶۷۷: درمانده ام از غم جدایی 100شمارهٔ ۶۷۸: دل ما بغمزه بردی، رخ مه نمی نمایی 101شمارهٔ ۶۷۹: زلف را شانه زن، که رعنایی 102شمارهٔ ۶۸۰: سؤالی دارم، ای جان، کز کجایی 103شمارهٔ ۶۸۱: غرق آن بحر محیطست دل شیدایی 104شمارهٔ ۶۸۲: چو زنان،مباش قانع،ز جهان برنگ و ب ...105شمارهٔ ۶۸۳: هله! عاشقان، که راهست بهو،زنید هو ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ