کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا از زخم شمشیرت نمی شاید حذر کردن
    بپیش زخم شمشیر تو باید جان سپرکردن
    اگرچه سر نهم بر خاک پیش رهروان تو
    ولی با منکران ره نخواهم سربسر کردن
    نگویم از دل و از جان بپیش روی آن جانان
    که عاشق را نمی شاید حدیث مختصر کردن
    بسر گردان چو پرگارم ولی امید می دارم
    میان زلف و رخسارت شبانروزی بسر کردن
    بپیش شمع رخسارت چو پروانه برقص آیم
    ببازم جان شیرین را، توانم این قدر کردن
    نشان عاشقی چبود؟ اگر دانی یقین دانی
    وداع جان و دل گفتن، بترک پا و سر کردن
    وداع آرزوها کن، پس آنگه رو سوی ما کن
    ز شهر تن بملک جان اگر خواهی سفر کردن
    جوانمردی چه میباشد؟ بآیین طلب کاران
    درخت باغ عرفان را بحکمت بارور کردن
    اگر عاشق شدی، قاسم، نشان عاشقی چبود؟
    بیک دم ملک هستی را همه زیر و زبر کردن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha