کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حیات تن ز جان آمد، حیات جان ز جان جان
    زهی حکمت،زهی قدرت، زهی سلطان جاویدان!
    چه محرومی؟ چه محجوبی؟ که اندر عالم خوبی
    دلت نوری نمی بیند بغیر از عرصه امکان
    گدایی کن ز هر جامی، که تا یابی سرانجامی
    مگر وقتی بدست آری ز فیض مجلس مستان
    تبرا کن ز ما و من، درآ در وادی ایمن
    ببین روشن تر از روشن چراغ موسی عمران
    بیا، ساقی، بده جامی، بفرما لطف و انعامی
    بجان آمد دل تنگم ز دست عقل سرگردان
    ز جام عشق حیرانم، سر از پا وا نمی دانم
    زهی عشق و زهی مستی، زهی حیرت، زهی حیران!
    بیا، قاسم اگر صافی، ز حکمت ها چه می لافی؟
    حکیمان در ره جانان ببرهانند سرگردان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha