کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن یار چو ناگاه ببازار برآمد
    از هر طرفی مشرق انوار بر آمد
    ناگاه تجلی جلالی اثری کرد
    از روزنه روز شب تار برآمد
    از خانه برون آمد و در خرقه نهان گشت
    ناگاه بسر حلقه ابرار برآمد
    منصور کجا بود؟ و ندانم که کجا بود
    آن دم که «اناالحق » ز سر دار برآمد
    وصفش نتوان گفت،که از دیده نهان شد
    با خرقه برون رفت و بزنار برآمد
    جانم همه از کار جهان پیچ و گره بود
    چون روی ترا دید،همه کار برآمد
    چون روی ترا زلف تو پوشید، بناگاه
    از جمله جهت نعره ستار برآمد
    ما منتظر دولت دیدار تو بودیم
    ناگه علم وصل ز کهسار بر آمد
    قاسم، نتوانی که دگر گوشه گزینی
    چون نور رخش از در و دیوار برآمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha