به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قاسم انوار

قاسم انوارغزل هاشمارهٔ ۳۵۵: در پس آیینه چیست باز نمایید

770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در پس آیینه چیست باز نمایید
در رخ آیینه رو بروی شمایید
در پس آیینه حکمتست و معانی
در رخ آیینه در مقام لقایید
گر طربی هست در حمایت عشقید
ور طلبی هست در امان خدایید
یار درین مجلسست چونکه بدیدید
زنگ ز آیینه های دل بزدایید
چونکه بلا نفی غیر یار نگردید
در ظلمات حجاب از چه بلایید؟
بانگ زند ابر در بساط بساتین :
کای گل و ریحان شما ز اصل زمایید
در بن دیوار همچو سایه میفتید
بر سر گردون چو آفتاب بر آیید
مدحت عشاق این که بیش ز بیشید
در خود زهاد این که کم ز کم آیید
قاسمی از وصل یار لذت جان یافت
در طلب آیید، هر که اهل صفایید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۵۴: دلم از قصه هجران چه گوید؟2شمارهٔ ۳۵۵: در پس آیینه چیست باز نمایید 3شمارهٔ ۳۵۶: با ما سخن از خرقه و سجاده مگویید 4شمارهٔ ۳۵۷: از باده گلگون قدری هست بگویید 5شمارهٔ ۳۵۸: از پیر مغان گر خبری هست بگویید 6شمارهٔ ۳۵۹: در مجلس ما جز سخن یار مگویید 7شمارهٔ ۳۶۰: گدایی می کنم زان یار دلبر 8شمارهٔ ۳۶۱: هله! ای دوست بیا باده بخور، غصه م ...9شمارهٔ ۳۶۲: اول ثبوت عرش، پس آنگه جلوس یار 10شمارهٔ ۳۶۳: ای جان جهان، ساقی جان، رطل گران د ...11شمارهٔ ۳۶۴: بیا، بیا، که غریبیم و عاشقیم و نز ...12شمارهٔ ۳۶۵: جام جمست این دل بیچاره، گوش دار 13شمارهٔ ۳۶۶: در داستان عشق تفصی نمود یار 14شمارهٔ ۳۶۷: درد سری میدهد زحمت رنج خمار 15شمارهٔ ۳۶۸: رو خرقه گرو کن، دل و دلدار بدست آ ...16شمارهٔ ۳۶۹: ساقیا، مست خرابیم، بما جامی آر 17شمارهٔ ۳۷۰: ساقی، بیار باده، که تلخست انتظار 18شمارهٔ ۳۷۱: ساقی، بیار باده گل رنگ خوشگوار 19شمارهٔ ۳۷۲: سینه مجروحست و عقل آشفته، خاطر بی ...20شمارهٔ ۳۷۳: عزت عشق بود غیرت یار 21شمارهٔ ۳۷۴: غلطی نیست در حساب و شمار 22شمارهٔ ۳۷۵: قصه ای نو رسید از اسرار:23شمارهٔ ۳۷۶: لاف عرفان می زند آن زاهد لاغر شکا ...24شمارهٔ ۳۷۷: ماییم و جام باده و سودای آن نگار 25شمارهٔ ۳۷۸: مشربم عذبست و مطرب عشق و ساقی یار ...26شمارهٔ ۳۷۹: مشکین کلاله را چو برافکند آن نگار 27شمارهٔ ۳۸۰: منم و عشق سرکش عیار 28شمارهٔ ۳۸۱: هر که هشیار درین دیر مغانش مگذار 29شمارهٔ ۳۸۲: اگرچه خسرو عالم شوی و گر فغفور 30شمارهٔ ۳۸۳: پیش ما قصه شوقست و شهودست و حضور 31شمارهٔ ۳۸۴: در کهن دیر زمان جمله فریبست و غرو ...32شمارهٔ ۳۸۵: کار بی همکار سخت و راه بی همراه د ...33شمارهٔ ۳۸۶: امکان صبر نیست، ز سر گیرم این نفی ...34شمارهٔ ۳۸۷: چو نازنین جهانی بحسن خویش بناز 35شمارهٔ ۳۸۸: ماییم و حضرت تو و صد سوز و صد نیا ...36شمارهٔ ۳۸۹: با زلف و رخت مست مدامیم شب و روز 37شمارهٔ ۳۹۰: فکر عقل از حد گذشت، ای عشق، آتش ب ...38شمارهٔ ۳۹۱: دلم در عشق ناپرواست امروز 39شمارهٔ ۳۹۲: از لب لعل توام کار بکامست امروز 40شمارهٔ ۳۹۳: سید سادات عالم غیر انسان نیست کس 41شمارهٔ ۳۹۴: ز چشم گوشه نشینان نشان سودا پرس 42شمارهٔ ۳۹۵: گر کسی مست و خرابست ز مستانش پرس 43شمارهٔ ۳۹۶: از ما حکایت می و پیر و مغانه پرس 44شمارهٔ ۳۹۷: دلی دارم ز سودایش پر آتش 45شمارهٔ ۳۹۸: تو شمع مجلسی در بزم جان باش 46شمارهٔ ۳۹۹: جان هوادار تو شد، فاش مکن اسرارش 47شمارهٔ ۴۰۰: خواجه مستست، ببین در سر و در دستا ...48شمارهٔ ۴۰۱: بر کنار طاس گردون زد هلال انگشت د ...49شمارهٔ ۴۰۲: بنده از دوست سئوالی بصفا کردم دوش 50شمارهٔ ۴۰۳: پهلوی خوانان غزل می خواند دوش 51شمارهٔ ۴۰۴: واردات عاشقان کز عشق می آید بگوش 52شمارهٔ ۴۰۵: باده ام صافست و مطرب صاف و ساقی ص ...53شمارهٔ ۴۰۶: بنادانان مگو سر حقایق 54شمارهٔ ۴۰۷: متمادی شدست یوم فراق 55شمارهٔ ۴۰۸: بآرزوی تو در خاک می روم، در خاک 56شمارهٔ ۴۰۹: چه بود قصه لیلی درین نشیمن خاک؟57شمارهٔ ۴۱۰: رندیم و عاشقیم و جهان سوز و جامه ...58شمارهٔ ۴۱۱: ای زلف و رخت میگون، ای دوست سلام ...59شمارهٔ ۴۱۲: نور ولایت تویی، شاه سلام علیک 60شمارهٔ ۴۱۳: در تو عجب مانده ام ای عشق شنگ 61شمارهٔ ۴۱۴: از شبستان ازل، تا بامداد آب و گل 62شمارهٔ ۴۱۵: بلبل آشفته حال، از سرمستی بنال 63شمارهٔ ۴۱۶: بیار، ساقی عشاق، جام مالامال 64شمارهٔ ۴۱۷: خاطرم آشفته و جان در ملال 65شمارهٔ ۴۱۸: ما گنج قدیمیم درین دیر کهن سال 66شمارهٔ ۴۱۹: مقررست و معین، برای اهل کمال 67شمارهٔ ۴۲۰: خدای را چو ندانی، چه فقه و چه معق ...68شمارهٔ ۴۲۱: این چه حدیثست که کرد آن صنم؟69شمارهٔ ۴۲۲: بهیچ یار و دیاری اگر چه دل ننهادم 70شمارهٔ ۴۲۳: خوش وقت من، که آینه کردار روشنم 71شمارهٔ ۴۲۴: سلطان دلنواز چو باز آمد از کرم 72شمارهٔ ۴۲۵: طلب گاری ز حد بگذشت و ما محروم و ...73شمارهٔ ۴۲۶: نی چو بنالید، بگفتا: نیم 74شمارهٔ ۴۲۷: از ما مپیچ رو، که غریبیم و تلخ کا ...75شمارهٔ ۴۲۸: یک جام بجانی دهد آن ساقی خودکام 76شمارهٔ ۴۲۹: بیا، که نوبت رندیست، عاشقم، مستم 77شمارهٔ ۴۳۰: دوش آن مه دو هفته دستم گرفت، دستم 78شمارهٔ ۴۳۱: سوی می خانه میکشی دستم 79شمارهٔ ۴۳۲: من از سودای جانان نیم مستم 80شمارهٔ ۴۳۳: اگر بر خاک کویت گرد گردم 81شمارهٔ ۴۳۴: سفر گزیدم و آهنگ آن جهان کردم 82شمارهٔ ۴۳۵: دوش بر اوج لا مکان خیمه اصطفا زدم 83شمارهٔ ۴۳۶: بدوستی، که ترا نیک دوست می دارم 84شمارهٔ ۴۳۷: دینار نمی خواهم، من عاشق دیدارم 85شمارهٔ ۴۳۸: گر بنالم من از این درد که در دل د ...86شمارهٔ ۴۳۹: منت از دل بصد جان دوست دارم 87شمارهٔ ۴۴۰: نه تنها من خراب و مست یارم 88شمارهٔ ۴۴۱: باده می نوشم و سودای تو در سر دار ...89شمارهٔ ۴۴۲: سرم سبزست و لب خندان و عیش جاودان ...90شمارهٔ ۴۴۳: عاشق یارم، بغیر یار ندارم 91شمارهٔ ۴۴۴: جگر گر مست و دل گر مست و آه آتشین ...92شمارهٔ ۴۴۵: از نایره شوقت در دل شرری دارم 93شمارهٔ ۴۴۶: در ملک وصال او ظل شجری دارم 94شمارهٔ ۴۴۷: چشم گریان و دل زار و نزاری دارم 95شمارهٔ ۴۴۸: عیسی بظهور آمد، من مرده چرا باشم؟96شمارهٔ ۴۴۹: خیالست این که: من بی یار باشم 97شمارهٔ ۴۵۰: ای دوای درد بیماران، سلام علیکم 98شمارهٔ ۴۵۱: بحمدالله من از دردی کشانم 99شمارهٔ ۴۵۲: فقر می گفت که: من خسرو جاویدانم 100شمارهٔ ۴۵۳: من بیچاره سودا زده سرگردانم 101شمارهٔ ۴۵۴: من ز سودای تو سرگشته و سرگردانم 102شمارهٔ ۴۵۵: مشرب عذب مرا هر نفس از خم قدیم 103شمارهٔ ۴۵۶: میان آتش سوزان علم فراخته ایم 104شمارهٔ ۴۵۷: ما در هوای عشق تو سرمست باده ایم 105شمارهٔ ۴۵۸: پهلوی خوان بسر کوی حبیب آمده ایم 106شمارهٔ ۴۵۹: گرنه آنست که جوینده یار آمده ایم؟107شمارهٔ ۴۶۰: مست بودیم بگلبانگ تو هشیار شدیم 108شمارهٔ ۴۶۱: اقبال عشق بود، که ما مقبل آمدیم 109شمارهٔ ۴۶۲: ما در جهان کون برای تو آمدیم 110شمارهٔ ۴۶۳: این عنایت ازلی بود که ره پرسیدیم 111شمارهٔ ۴۶۴: در مسجد و در کعبه و بت خانه دویدی ...112شمارهٔ ۴۶۵: ما در طلب دوست فراوان بدویدیم 113شمارهٔ ۴۶۶: در دور رخت یک دل هشیار ندیدیم 114شمارهٔ ۴۶۷: در کعبه و بت خانه بجز یار ندیدیم 115شمارهٔ ۴۶۸: هزاران بحر در دردانه دیدیم 116شمارهٔ ۴۶۹: جانا، بجز از تو کس نداریم 117شمارهٔ ۴۷۰: عمریست که سودای سر زلف تو داریم 118شمارهٔ ۴۷۱: غیر از تو کس دگر نداریم 119شمارهٔ ۴۷۲: ما در دل و جان آتش سودای تو داریم 120شمارهٔ ۴۷۳: ما عاشق و رند و پاکبازیم 121شمارهٔ ۴۷۴: ماییم که چون باده گل رنگ بجوشیم 122شمارهٔ ۴۷۵: با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم 123شمارهٔ ۴۷۶: گرچه در طور شریعت همه مأمورانیم 124شمارهٔ ۴۷۷: لب مگز، عشوه مده باز، که ما مستان ...125شمارهٔ ۴۷۸: ما و این عشق دل افروز، که جان در ...126شمارهٔ ۴۷۹: ما نه امروزست کز عشق و ولا دم می ...127شمارهٔ ۴۸۰: تو جان و دل مایی، من وصف تو چون گ ...128شمارهٔ ۴۸۱: چه گویم؟ ای مسلمانان، چه گویم؟129شمارهٔ ۴۸۲: ماه عیانست روی یار چه گویم؟130شمارهٔ ۴۸۳: عجب رعنا و زیبایی، چه گویم؟131شمارهٔ ۴۸۴: من معدن اسرارم، اما بنمی گویم 132شمارهٔ ۴۸۵: این سخن نیست باندازه که من میگویم 133شمارهٔ ۴۸۶: ما سوز عشق را بدو عالم نمیدهیم 134شمارهٔ ۴۸۷: ما عشق یار را بدو عالم نمیدهیم 135شمارهٔ ۴۸۸: بیا، بیا، که فقیریم و خاکسار تویی ...136شمارهٔ ۴۸۹: بر سر راهم بدید و گفت:«هی سن کیم ...137شمارهٔ ۴۹۰: بصلاح آمد از اوصاف خدای ذوالمن 138شمارهٔ ۴۹۱: بفضل و رحمت و توفیق ذوالمن 139شمارهٔ ۴۹۲: دوش آن مه دو هفته من با هزار فن 140شمارهٔ ۴۹۳: ساقی جان، لطف فرما کاسه دردی بمن 141شمارهٔ ۴۹۴: سامان عیش نیست درین دار پر فتن 142شمارهٔ ۴۹۵: طالبانی که اسیرند درین حبس بدن 143شمارهٔ ۴۹۶: من بجانان زنده ام، گر باز دانی ای ...144شمارهٔ ۴۹۷: یارم ز در در آمو، وشتن کنید وشتن 145شمارهٔ ۴۹۸: آن ماه مسافر سفری کرد ز کرمان 146شمارهٔ ۴۹۹: ای ساقی دل و جان، ای نور چشم اعیا ...147شمارهٔ ۵۰۰: ای عاشقان، ای عاشقان، هنگام آن شد ...148شمارهٔ ۵۰۱: این چنین مست و معربد بکجا؟ ای دل ...149شمارهٔ ۵۰۲: ای نور دل و دیده وای زبده اعیان 150شمارهٔ ۵۰۳: با هیچ رسید این صفت باده فروشان 151شمارهٔ ۵۰۴: بس عجب طرفه حدیثیست که: آن شاه جه ...152شمارهٔ ۵۰۵: بشنو ز عشق رمزی، حیران مباش، حیرا ...153شمارهٔ ۵۰۶: بقدر جام بود شور و حالت مستان 154شمارهٔ ۵۰۷: بیا، ای یار سودایی، بیا، ای جان س ...155شمارهٔ ۵۰۸: بیا، که عشق برافراخت سنجق سلطان 156شمارهٔ ۵۰۹: تربیت میکند مرا جانان 157شمارهٔ ۵۱۰: تن زنده بجان آمد و جان زنده بجانا ...158شمارهٔ ۵۱۱: جانم بلب رسید ز غم، ساقی، الامان 159شمارهٔ ۵۱۲: چندان که گفتم: خاطر مرنجان 160شمارهٔ ۵۱۳: حیات تن ز جان آمد، حیات جان ز جان ...161شمارهٔ ۵۱۴: خبری دهید جان را، که ز دوست چیست ...162شمارهٔ ۵۱۵: دل با تو نظر دارد، اما نظری پنهان 163شمارهٔ ۵۱۶: دوست در مجلسست و جان در جان 164شمارهٔ ۵۱۷: ز خوبان عربده خوش باشد، ای جان 165شمارهٔ ۵۱۸: ساقی چو تو باشی، همه جا باده پرست ...166شمارهٔ ۵۱۹: سرگشته ایم و حیران در کوی مهرورزا ...167شمارهٔ ۵۲۰: عشق و معشوق و عاشق حیران 168شمارهٔ ۵۲۱: «فوز النجات » می طلبی؟ جام می ستا ...169شمارهٔ ۵۲۲: «کن فکان » جان را خبر گوید ز «کان ...170شمارهٔ ۵۲۳: «کل یوم هو فی شان » چه نشانست و چ ...171شمارهٔ ۵۲۴: «کل یوم هو فی شان » ز چه کردند بی ...172شمارهٔ ۵۲۵: گر ره بتو هست، چیست فرمان؟173شمارهٔ ۵۲۶: گر شیر نه ای، بگذر ازین بیشه شیرا ...174شمارهٔ ۵۲۷: گفت حق: «کل من علیها فان »175شمارهٔ ۵۲۸: ما که مستان خرابیم درین دیر مغان 176شمارهٔ ۵۲۹: مقررست و معین بحجت و برهان 177شمارهٔ ۵۳۰: میان باطن جانی و جان تویی، ای جان 178شمارهٔ ۵۳۱: همه بودند که گفتند بپیدا و نهان 179شمارهٔ ۵۳۲: همه جا اوست شاه جاویدان 180شمارهٔ ۵۳۳: جگر پردرد و دل پر خونم، ای جان 181شمارهٔ ۵۳۴: یار همان، درد همان، دل همان 182شمارهٔ ۵۳۵: «حصل ما فی الصدور» لذت جان یافتن 183شمارهٔ ۵۳۶: در دل از شوق تو شوریست که نتوان گ ...184شمارهٔ ۵۳۷: چه باشد شیوه عاشق؟ بمعشوقان نظر ک ...185شمارهٔ ۵۳۸: مرا از زخم شمشیرت نمی شاید حذر کر ...186شمارهٔ ۵۳۹: خواهی بجهان شوری، بنیاد قیامت کن 187شمارهٔ ۵۴۰: نیم مستان ترا سرگشته چون پرگار کن 188شمارهٔ ۵۴۱: بیتی همی سرایم و زاریست کار من 189شمارهٔ ۵۴۲: ناوک غمزه می زند بر دل من نگار من 190شمارهٔ ۵۴۳: بسامان آمد احوال دل من 191شمارهٔ ۵۴۴: بسودایت سرشت آب و گل من 192شمارهٔ ۵۴۵: عید و بر قندان تویی، ای جان جان ج ...193شمارهٔ ۵۴۶: جگر گرمست و آهم سرد و دل خون 194شمارهٔ ۵۴۷: دل آشفته دارم، چشم پر خون 195شمارهٔ ۵۴۸: ما را هوای باده نابست در درون 196شمارهٔ ۵۴۹: از عیان گر واقفی، بگذر ز عین 197شمارهٔ ۵۵۰: الا! ای نفس، خودکامی و خودبین 198شمارهٔ ۵۵۱: ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آی ...199شمارهٔ ۵۵۲: بجان آمد ز هجران جان مسکین 200شمارهٔ ۵۵۳: پیر مغان کجاست؟ که آن مرد دوربین 201شمارهٔ ۵۵۴: جعل را چند ازین تحسین و تمکین؟202شمارهٔ ۵۵۵: «حمدلله » گفت رب العالمین 203شمارهٔ ۵۵۶: گفت: نور آسمانست و زمین 204شمارهٔ ۵۵۷: ما داغ آرزوی تو داریم بر جبین 205شمارهٔ ۵۵۸: منت خدای را، که در اطوار ما و طین 206شمارهٔ ۵۵۹: هله! ای ساقی جانها، بده آن باده ر ...207شمارهٔ ۵۶۰: ای دل و جانت بهواها گرو 208شمارهٔ ۵۶۱: باده کهنه گیر و شیشه نو 209شمارهٔ ۵۶۲: ای ساقی جان بخش ما،یک لحظه ما را ...210شمارهٔ ۵۶۳: تو محیطی و دیگران همه جو 211شمارهٔ ۵۶۴: چه شنیدی که دل از دست بدادی،تو عم ...212شمارهٔ ۵۶۵: زان نکهت مشکین،که همی آید از آن س ...213شمارهٔ ۵۶۶: «ستر الله علینا» چه علالاست درین ...214شمارهٔ ۵۶۷: دل شوریده را تمنا تو 215شمارهٔ ۵۶۸: ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم ...216شمارهٔ ۵۶۹: از لعل یار اگر شکری یافتی بگو 217شمارهٔ ۵۷۰: پیش ما قصه جام و جم و جمشید مگو 218شمارهٔ ۵۷۱: «الا یاایهاالساقی »، مرا جام مصفا ...219شمارهٔ ۵۷۲: «کان الله » گفت و «کان الله له »220شمارهٔ ۵۷۳: ای آفتاب روی ترا پرده دار ماه 221شمارهٔ ۵۷۴: بر بیدلان گذشت و نکرد اینطرف نگاه 222شمارهٔ ۵۷۵: پیش از بنای مدرسه و رسم خانقاه 223شمارهٔ ۵۷۶: «عز من قائل » چه گفت اله؟224شمارهٔ ۵۷۷: گم کرده ایم راه و ندانیم پیشگاه 225شمارهٔ ۵۷۸: مرا یاریست، اندر گاه و بیگاه 226شمارهٔ ۵۷۹: در میان همه خوبان بت ما از همه به 227شمارهٔ ۵۸۰: آتش عشق تو شوری در جهان انداخته 228شمارهٔ ۵۸۱: ای آتش سودای تو در کن فکان انداخت ...229شمارهٔ ۵۸۲: ای خیالت عقل کل را در گمان انداخت ...230شمارهٔ ۵۸۳: ای کمالت نعت عزت در جهان انداخته 231شمارهٔ ۵۸۴: روی مه را جلوه دادی، زلف میگون تا ...232شمارهٔ ۵۸۵: ای کوس کبریای تو در لامکان زده 233شمارهٔ ۵۸۶: هله!ای ساقی جانها، قدح باده بمن د ...234شمارهٔ ۵۸۷: ساقیا، عذر مگو، باده بسر مستان ده 235شمارهٔ ۵۸۸: گرم از طالع فرخ رخ جانان شود دیده 236شمارهٔ ۵۸۹: گر تو از مستان عشقی در وله 237شمارهٔ ۵۹۰: بجانان زنده ام، الحمدلله 238شمارهٔ ۵۹۱: از مسجد و می خانه وز کعبه و بت خا ...239شمارهٔ ۵۹۲: بیا، ای ماه کنعانی، بیا ای شاه فر ...240شمارهٔ ۵۹۳: پر گشت جهان از می گل رنگ مغانه 241شمارهٔ ۵۹۴: مرآت دل شکستی، ای گنج جاودانه 242شمارهٔ ۵۹۵: می کشد آن حبیب فرزانه 243شمارهٔ ۵۹۶: آیینه تیره شد، ز چه تیره است آینه ...244شمارهٔ ۵۹۷: تا گرد ماه سنبل مشکین نهاده ای 245شمارهٔ ۵۹۸: همه لذت، همه شهوت، همگی رد شده ای 246شمارهٔ ۵۹۹: این شناسی که: از آن شهر و دیار آم ...247شمارهٔ ۶۰۰: خطاب «لن ترانی » چیست؟ یعنی 248شمارهٔ ۶۰۱: «هدی للمتقین » گفتند: یعنی 249شمارهٔ ۶۰۲: هر لحظه مرا میرسد انوار تجلی 250شمارهٔ ۶۰۳: بجان تو، که خمارم بغایت، ای چلبی 251شمارهٔ ۶۰۴: دل ز من برداشت یار مهربان، واحسرت ...252شمارهٔ ۶۰۵: با یاد خدا باش، بهر جای که هستی 253شمارهٔ ۶۰۶: چو با تست مقصود، هرجا که هستی 254شمارهٔ ۶۰۷: چه ذوق نیستی یابی؟ که هستی 255شمارهٔ ۶۰۸: السلام علیک، یا سندی 256شمارهٔ ۶۰۹: ای دل عشاق را بروی تو شادی 257شمارهٔ ۶۱۰: دلم از غصه هجران تو دارد دردی 258شمارهٔ ۶۱۱: گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی 259شمارهٔ ۶۱۲: گر نسیم رحمتی از کوی جانان آمدی 260شمارهٔ ۶۱۳: فرودی باشد و ننگ و جودی 261شمارهٔ ۶۱۴: گر جان بهوای تو گرفتار نبودی 262شمارهٔ ۶۱۵: جان نوروز و جان صد عیدی 263شمارهٔ ۶۱۶: ای آفتاب روی ترا ماه مشتری 264شمارهٔ ۶۱۷: ای عشق دل فروز، که شاه مظفری 265شمارهٔ ۶۱۸: وصال یار بصد جان بخر، اگر نخری 266شمارهٔ ۶۱۹: مرا از پرتو روی تو هر لمعه است دی ...267شمارهٔ ۶۲۰: ای دوست، بگو باری تا: عزم کجا دار ...268شمارهٔ ۶۲۱: روی دل را بسوی جان داری 269شمارهٔ ۶۲۲: حکایتی دو سه دارم، بشرط دستوری 270شمارهٔ ۶۲۳: ز حد گذشت حکایت ز قصه دوری 271شمارهٔ ۶۲۴: شب عیدست و ما عاشق، چه گویم قصه د ...272شمارهٔ ۶۲۵: من قبله بدل کردم، تا کی بود این ک ...273شمارهٔ ۶۲۶: میسرت نشود عاشقی و مستوری 274شمارهٔ ۶۲۷: نه مست جام خدایی، نه مرد مستوری 275شمارهٔ ۶۲۸: گر زانکه بگویند: گدایی و فقیری 276شمارهٔ ۶۲۹: اگر ز مصر جهانی و گر ز تبریزی 277شمارهٔ ۶۳۰: تو همچو عقل شریفی و همچو روح عزیز ...278شمارهٔ ۶۳۱: تا سر الهی ز ملاهی نشناسی 279شمارهٔ ۶۳۲: من عشقم و عشق من چه پرسی؟280شمارهٔ ۶۳۳: دلا، ز باده و خم خانه که میپرسی؟281شمارهٔ ۶۳۴: زمانی یار شو، گر یار باشی 282شمارهٔ ۶۳۵: چه غمست آخر از غم؟ چو تو در میانه ...283شمارهٔ ۶۳۶: امروز بجد دارم با تو سر دشنامی 284شمارهٔ ۶۳۷: ای قطب جامی، شاه انامی 285شمارهٔ ۶۳۸: ای ماه معربد، ز کجایی و چه نامی؟286شمارهٔ ۶۳۹: زنهار! درین کوی بغفلت نخرامی 287شمارهٔ ۶۴۰: گر شمس منیر آمدی، ار بدر تمامی 288شمارهٔ ۶۴۱: هله! ای جان گرامی، ز کجایی و چه ن ...289شمارهٔ ۶۴۲: پیش از بنای مدرسه و دیر ارمنی 290شمارهٔ ۶۴۳: سخنی می رود، ای دوست، مسلم سخنی 291شمارهٔ ۶۴۴: سؤال میکنم، ار هست رخصت سخنی 292شمارهٔ ۶۴۵: گر بر حدیث اهل دل انکار می کنی 293شمارهٔ ۶۴۶: ای آتش سودای تو در جان جهانی 294شمارهٔ ۶۴۷: ای خواجه، جمالست و جهانست و جوانی 295شمارهٔ ۶۴۸: با روی دل فروزت عیشیست جاودانی 296شمارهٔ ۶۴۹: بتو جان کجا برد پی؟ که تو شاه بی ...297شمارهٔ ۶۵۰: بدرویشی دلی گر بود و جانی 298شمارهٔ ۶۵۱: بیابان را بپیمودی، ولیکن بس ویاوا ...299شمارهٔ ۶۵۲: تا بکی شیوه تقلید و ره آسانی؟300شمارهٔ ۶۵۳: تو جام جمی، اما در جام نمیدانی 301شمارهٔ ۶۵۴: تو محبوب جانی و جان جهانی 302شمارهٔ ۶۵۵: تو مرهم دل ریشی و راحت جانی 303شمارهٔ ۶۵۶: جراحات دلم را تازه کرد آن یار روح ...304شمارهٔ ۶۵۷: جراحت دل من تازه کرد دلبر جانی 305شمارهٔ ۶۵۸: خوشدل شدم که دادم دل را بدلستانی 306شمارهٔ ۶۵۹: ز نور روی تو پیداست سر سبع مثانی 307شمارهٔ ۶۶۰: صلای کافری و غارت مسلمانی 308شمارهٔ ۶۶۱: فداک عقلی و روحی، که راحت جانی 309شمارهٔ ۶۶۲: هله ای دوست، چه گویم؟ که تو محبوب ...310شمارهٔ ۶۶۳: هله! ای ماه وفاپیشه، که محبوب جها ...311شمارهٔ ۶۶۴: هله! ای یار گرانمایه،سبک روح جهان ...312شمارهٔ ۶۶۵: روسیه را، گر ببینی، رد کنی 313شمارهٔ ۶۶۶: تراست ناز، که سلطان حسن و تمکینی 314شمارهٔ ۶۶۷: هله! ای عشق کهن سال، که هر روز نو ...315شمارهٔ ۶۶۸: یار میگوید ببانگ پهلوی :316شمارهٔ ۶۶۹: سخن در سر عاشق کمترک گوی 317شمارهٔ ۶۷۰: مسئله مشکل و آسان توی 318شمارهٔ ۶۷۱: در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی 319شمارهٔ ۶۷۲: بسیار طالبی، که مگر ذو فنون شوی 320شمارهٔ ۶۷۳: اگر در طاعتی، گر در گناهی 321شمارهٔ ۶۷۴: تو شاه جهانی و ندانم که چه شاهی؟322شمارهٔ ۶۷۵: تو نور یقین آمدی و رهبر راهی 323شمارهٔ ۶۷۶: در وصف جمال تو توان گفت که: ماهی 324شمارهٔ ۶۷۷: درمانده ام از غم جدایی 325شمارهٔ ۶۷۸: دل ما بغمزه بردی، رخ مه نمی نمایی 326شمارهٔ ۶۷۹: زلف را شانه زن، که رعنایی 327شمارهٔ ۶۸۰: سؤالی دارم، ای جان، کز کجایی 328شمارهٔ ۶۸۱: غرق آن بحر محیطست دل شیدایی 329شمارهٔ ۶۸۲: چو زنان،مباش قانع،ز جهان برنگ و ب ...330شمارهٔ ۶۸۳: هله! عاشقان، که راهست بهو،زنید هو ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ