کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باده می نوشم و سودای تو در سر دارم
    آیت مصحف سودای تو از بردارم
    زرعم اینست که کشتم بهمه عمر عزیز
    من ندانم که ازین کشته چه بر بردارم
    دل و جانم بچه کار آید امروز؟ که من
    دل و جان شیفته زلف معنبر دارم
    هم سرم در سر کار تو رود آخر کار
    با خود این قاعده دیریست مقرر دارم
    رحم کن بر دل عشاق ز الطاف کریم
    خاصه من خسته، که معشوق ستمگر دارم
    عشق و بیماری و درویشی و محنت بردن
    از غم عشق تو این جمله میسر دارم
    قاسمی را نظری کن، که دل از دست برفت
    دل من آتش غم، سینه چو مجمر دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha