کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم گریان و دل زار و نزاری دارم
    در نهان خانه دل نقش نگاری دارم
    زر نابم، که ببازار جهان آمده ام
    محکی کو؟ که ببیند که عیاری دارم
    من از آن شهر کلانم، نه از آن ده که تویی
    با همه خلق جهان دار و مداری دارم
    تو چه دانی که من این جا بچه کار آمده ام؟
    که بصحرای بشر عزم شکاری دارم
    پیش آهنگ خرانی و بدان مفتخری
    علم الله، که از فخر تو عاری دارم
    همچو بلبل که بنالد بهوای گل مست
    با خیالش همه شب ناله زاری دارم
    قاسمی نیست ازین شهره ملامت بگذار
    من ز شهر دگرم، رو بدیاری دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha