کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باده ام صافست و مطرب صاف و ساقی صاف صاف
    با سه صاف این چنین کس در نیاید در مصاف
    گفت مشاطه که: زلفش بافتم، حسنش فزود
    زلف او از پر دلی در تاب شد، گفتا: مباف!
    ما ازین غمها نمی نالیم، ای جان و جهان
    غم چو سیل لاابالی، جان ما چون کوه قاف
    گر ترا فرصت بود اندر میان عاشقان
    خویشتن را بازیابی در میان لام و کاف
    یک سخن بشنو، اگر در راه دین داری دلی
    چون یکی باشد همه، پس از چه باشد اختلاف؟
    زاهدا، ما را چه ترسانی؟ چو خود ترسیده ای
    آخر این شمشیر چوبین چند داری در غلاف؟
    گر بگویم حال قاسم چیست در هجران دوست؟
    غرق خون دل شود این کوه سنگین تا بناف

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha