کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    واردات عاشقان کز عشق می آید بگوش
    عشق می گوید: بگو و عقل می گوید: خموش!
    در بیابان تمنی لاف مستی می زنند
    عاقلان صاف پیما، عاشقان درد نوش
    تا قیامت گر کنم شرحش نیاید در بیان
    راز سر مستان توان دانست از بانگ سروش
    واعظ و زاهد بسی دیدم ز حرص جام می
    خرقها کرده گرو در خانهای می فروش
    گر همی خواهی که سر عاشقی پیدا شود
    همچو ابری بانگ می زن، همچو دریا می خروش
    زاهدی دیدم خراب افتاده، گفتم: زاهدا
    سر مگردان از طریقت، سر خود را باز پوش
    عاشقان چون قاسمی حیران حکمت مانده اند
    تا کی آرد حکم وحدت باده ما را بجوش؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha