به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قاسم انوار

قاسم انوارغزل هاشمارهٔ ۳۵۸: از پیر مغان گر خبری هست بگویید

770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از پیر مغان گر خبری هست بگویید
از باده اگر ما حضری هست بگویید
تا چند ملامت که خطیرست ره عشق؟
گر تیر قضا را سپری هست بگویید
پران ز پر عشق شد این جان بلا دوست
جز عشق اگر بال و پری هست بگویید
در بادیه محنت هجران شب تاریک
جز پیر مغان راهبری هست؟ بگویید
جز مستی عشاق، که آن سد عظیمست
در راه محبت خطری هست؟ بگویید
از خطه امکان طرف حضرت واجب
جز راه فنا رهگذری هست؟ بگویید
با ما خبری نیست، که مستان خرابیم
گر زانکه شما را خبری هست بگویید
قاسم، رخ و زلفش همه دورست و تسلسل
در دور و تسلسل نظری هست؟ بگویید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۵۷: از باده گلگون قدری هست بگویید 2شمارهٔ ۳۵۸: از پیر مغان گر خبری هست بگویید 3شمارهٔ ۳۵۹: در مجلس ما جز سخن یار مگویید 4شمارهٔ ۳۶۰: گدایی می کنم زان یار دلبر 5شمارهٔ ۳۶۱: هله! ای دوست بیا باده بخور، غصه م ...6شمارهٔ ۳۶۲: اول ثبوت عرش، پس آنگه جلوس یار 7شمارهٔ ۳۶۳: ای جان جهان، ساقی جان، رطل گران د ...8شمارهٔ ۳۶۴: بیا، بیا، که غریبیم و عاشقیم و نز ...9شمارهٔ ۳۶۵: جام جمست این دل بیچاره، گوش دار 10شمارهٔ ۳۶۶: در داستان عشق تفصی نمود یار 11شمارهٔ ۳۶۷: درد سری میدهد زحمت رنج خمار 12شمارهٔ ۳۶۸: رو خرقه گرو کن، دل و دلدار بدست آ ...13شمارهٔ ۳۶۹: ساقیا، مست خرابیم، بما جامی آر 14شمارهٔ ۳۷۰: ساقی، بیار باده، که تلخست انتظار 15شمارهٔ ۳۷۱: ساقی، بیار باده گل رنگ خوشگوار 16شمارهٔ ۳۷۲: سینه مجروحست و عقل آشفته، خاطر بی ...17شمارهٔ ۳۷۳: عزت عشق بود غیرت یار 18شمارهٔ ۳۷۴: غلطی نیست در حساب و شمار 19شمارهٔ ۳۷۵: قصه ای نو رسید از اسرار:20شمارهٔ ۳۷۶: لاف عرفان می زند آن زاهد لاغر شکا ...21شمارهٔ ۳۷۷: ماییم و جام باده و سودای آن نگار 22شمارهٔ ۳۷۸: مشربم عذبست و مطرب عشق و ساقی یار ...23شمارهٔ ۳۷۹: مشکین کلاله را چو برافکند آن نگار 24شمارهٔ ۳۸۰: منم و عشق سرکش عیار 25شمارهٔ ۳۸۱: هر که هشیار درین دیر مغانش مگذار 26شمارهٔ ۳۸۲: اگرچه خسرو عالم شوی و گر فغفور 27شمارهٔ ۳۸۳: پیش ما قصه شوقست و شهودست و حضور 28شمارهٔ ۳۸۴: در کهن دیر زمان جمله فریبست و غرو ...29شمارهٔ ۳۸۵: کار بی همکار سخت و راه بی همراه د ...30شمارهٔ ۳۸۶: امکان صبر نیست، ز سر گیرم این نفی ...31شمارهٔ ۳۸۷: چو نازنین جهانی بحسن خویش بناز 32شمارهٔ ۳۸۸: ماییم و حضرت تو و صد سوز و صد نیا ...33شمارهٔ ۳۸۹: با زلف و رخت مست مدامیم شب و روز 34شمارهٔ ۳۹۰: فکر عقل از حد گذشت، ای عشق، آتش ب ...35شمارهٔ ۳۹۱: دلم در عشق ناپرواست امروز 36شمارهٔ ۳۹۲: از لب لعل توام کار بکامست امروز 37شمارهٔ ۳۹۳: سید سادات عالم غیر انسان نیست کس 38شمارهٔ ۳۹۴: ز چشم گوشه نشینان نشان سودا پرس 39شمارهٔ ۳۹۵: گر کسی مست و خرابست ز مستانش پرس 40شمارهٔ ۳۹۶: از ما حکایت می و پیر و مغانه پرس 41شمارهٔ ۳۹۷: دلی دارم ز سودایش پر آتش 42شمارهٔ ۳۹۸: تو شمع مجلسی در بزم جان باش 43شمارهٔ ۳۹۹: جان هوادار تو شد، فاش مکن اسرارش 44شمارهٔ ۴۰۰: خواجه مستست، ببین در سر و در دستا ...45شمارهٔ ۴۰۱: بر کنار طاس گردون زد هلال انگشت د ...46شمارهٔ ۴۰۲: بنده از دوست سئوالی بصفا کردم دوش 47شمارهٔ ۴۰۳: پهلوی خوانان غزل می خواند دوش 48شمارهٔ ۴۰۴: واردات عاشقان کز عشق می آید بگوش 49شمارهٔ ۴۰۵: باده ام صافست و مطرب صاف و ساقی ص ...50شمارهٔ ۴۰۶: بنادانان مگو سر حقایق 51شمارهٔ ۴۰۷: متمادی شدست یوم فراق 52شمارهٔ ۴۰۸: بآرزوی تو در خاک می روم، در خاک 53شمارهٔ ۴۰۹: چه بود قصه لیلی درین نشیمن خاک؟54شمارهٔ ۴۱۰: رندیم و عاشقیم و جهان سوز و جامه ...55شمارهٔ ۴۱۱: ای زلف و رخت میگون، ای دوست سلام ...56شمارهٔ ۴۱۲: نور ولایت تویی، شاه سلام علیک 57شمارهٔ ۴۱۳: در تو عجب مانده ام ای عشق شنگ 58شمارهٔ ۴۱۴: از شبستان ازل، تا بامداد آب و گل 59شمارهٔ ۴۱۵: بلبل آشفته حال، از سرمستی بنال 60شمارهٔ ۴۱۶: بیار، ساقی عشاق، جام مالامال 61شمارهٔ ۴۱۷: خاطرم آشفته و جان در ملال 62شمارهٔ ۴۱۸: ما گنج قدیمیم درین دیر کهن سال 63شمارهٔ ۴۱۹: مقررست و معین، برای اهل کمال 64شمارهٔ ۴۲۰: خدای را چو ندانی، چه فقه و چه معق ...65شمارهٔ ۴۲۱: این چه حدیثست که کرد آن صنم؟66شمارهٔ ۴۲۲: بهیچ یار و دیاری اگر چه دل ننهادم 67شمارهٔ ۴۲۳: خوش وقت من، که آینه کردار روشنم 68شمارهٔ ۴۲۴: سلطان دلنواز چو باز آمد از کرم 69شمارهٔ ۴۲۵: طلب گاری ز حد بگذشت و ما محروم و ...70شمارهٔ ۴۲۶: نی چو بنالید، بگفتا: نیم 71شمارهٔ ۴۲۷: از ما مپیچ رو، که غریبیم و تلخ کا ...72شمارهٔ ۴۲۸: یک جام بجانی دهد آن ساقی خودکام 73شمارهٔ ۴۲۹: بیا، که نوبت رندیست، عاشقم، مستم 74شمارهٔ ۴۳۰: دوش آن مه دو هفته دستم گرفت، دستم 75شمارهٔ ۴۳۱: سوی می خانه میکشی دستم 76شمارهٔ ۴۳۲: من از سودای جانان نیم مستم 77شمارهٔ ۴۳۳: اگر بر خاک کویت گرد گردم 78شمارهٔ ۴۳۴: سفر گزیدم و آهنگ آن جهان کردم 79شمارهٔ ۴۳۵: دوش بر اوج لا مکان خیمه اصطفا زدم 80شمارهٔ ۴۳۶: بدوستی، که ترا نیک دوست می دارم 81شمارهٔ ۴۳۷: دینار نمی خواهم، من عاشق دیدارم 82شمارهٔ ۴۳۸: گر بنالم من از این درد که در دل د ...83شمارهٔ ۴۳۹: منت از دل بصد جان دوست دارم 84شمارهٔ ۴۴۰: نه تنها من خراب و مست یارم 85شمارهٔ ۴۴۱: باده می نوشم و سودای تو در سر دار ...86شمارهٔ ۴۴۲: سرم سبزست و لب خندان و عیش جاودان ...87شمارهٔ ۴۴۳: عاشق یارم، بغیر یار ندارم 88شمارهٔ ۴۴۴: جگر گر مست و دل گر مست و آه آتشین ...89شمارهٔ ۴۴۵: از نایره شوقت در دل شرری دارم 90شمارهٔ ۴۴۶: در ملک وصال او ظل شجری دارم 91شمارهٔ ۴۴۷: چشم گریان و دل زار و نزاری دارم 92شمارهٔ ۴۴۸: عیسی بظهور آمد، من مرده چرا باشم؟93شمارهٔ ۴۴۹: خیالست این که: من بی یار باشم 94شمارهٔ ۴۵۰: ای دوای درد بیماران، سلام علیکم 95شمارهٔ ۴۵۱: بحمدالله من از دردی کشانم 96شمارهٔ ۴۵۲: فقر می گفت که: من خسرو جاویدانم 97شمارهٔ ۴۵۳: من بیچاره سودا زده سرگردانم 98شمارهٔ ۴۵۴: من ز سودای تو سرگشته و سرگردانم 99شمارهٔ ۴۵۵: مشرب عذب مرا هر نفس از خم قدیم 100شمارهٔ ۴۵۶: میان آتش سوزان علم فراخته ایم 101شمارهٔ ۴۵۷: ما در هوای عشق تو سرمست باده ایم 102شمارهٔ ۴۵۸: پهلوی خوان بسر کوی حبیب آمده ایم 103شمارهٔ ۴۵۹: گرنه آنست که جوینده یار آمده ایم؟104شمارهٔ ۴۶۰: مست بودیم بگلبانگ تو هشیار شدیم 105شمارهٔ ۴۶۱: اقبال عشق بود، که ما مقبل آمدیم 106شمارهٔ ۴۶۲: ما در جهان کون برای تو آمدیم 107شمارهٔ ۴۶۳: این عنایت ازلی بود که ره پرسیدیم 108شمارهٔ ۴۶۴: در مسجد و در کعبه و بت خانه دویدی ...109شمارهٔ ۴۶۵: ما در طلب دوست فراوان بدویدیم 110شمارهٔ ۴۶۶: در دور رخت یک دل هشیار ندیدیم 111شمارهٔ ۴۶۷: در کعبه و بت خانه بجز یار ندیدیم 112شمارهٔ ۴۶۸: هزاران بحر در دردانه دیدیم 113شمارهٔ ۴۶۹: جانا، بجز از تو کس نداریم 114شمارهٔ ۴۷۰: عمریست که سودای سر زلف تو داریم 115شمارهٔ ۴۷۱: غیر از تو کس دگر نداریم 116شمارهٔ ۴۷۲: ما در دل و جان آتش سودای تو داریم 117شمارهٔ ۴۷۳: ما عاشق و رند و پاکبازیم 118شمارهٔ ۴۷۴: ماییم که چون باده گل رنگ بجوشیم 119شمارهٔ ۴۷۵: با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم 120شمارهٔ ۴۷۶: گرچه در طور شریعت همه مأمورانیم 121شمارهٔ ۴۷۷: لب مگز، عشوه مده باز، که ما مستان ...122شمارهٔ ۴۷۸: ما و این عشق دل افروز، که جان در ...123شمارهٔ ۴۷۹: ما نه امروزست کز عشق و ولا دم می ...124شمارهٔ ۴۸۰: تو جان و دل مایی، من وصف تو چون گ ...125شمارهٔ ۴۸۱: چه گویم؟ ای مسلمانان، چه گویم؟126شمارهٔ ۴۸۲: ماه عیانست روی یار چه گویم؟127شمارهٔ ۴۸۳: عجب رعنا و زیبایی، چه گویم؟128شمارهٔ ۴۸۴: من معدن اسرارم، اما بنمی گویم 129شمارهٔ ۴۸۵: این سخن نیست باندازه که من میگویم 130شمارهٔ ۴۸۶: ما سوز عشق را بدو عالم نمیدهیم 131شمارهٔ ۴۸۷: ما عشق یار را بدو عالم نمیدهیم 132شمارهٔ ۴۸۸: بیا، بیا، که فقیریم و خاکسار تویی ...133شمارهٔ ۴۸۹: بر سر راهم بدید و گفت:«هی سن کیم ...134شمارهٔ ۴۹۰: بصلاح آمد از اوصاف خدای ذوالمن 135شمارهٔ ۴۹۱: بفضل و رحمت و توفیق ذوالمن 136شمارهٔ ۴۹۲: دوش آن مه دو هفته من با هزار فن 137شمارهٔ ۴۹۳: ساقی جان، لطف فرما کاسه دردی بمن 138شمارهٔ ۴۹۴: سامان عیش نیست درین دار پر فتن 139شمارهٔ ۴۹۵: طالبانی که اسیرند درین حبس بدن 140شمارهٔ ۴۹۶: من بجانان زنده ام، گر باز دانی ای ...141شمارهٔ ۴۹۷: یارم ز در در آمو، وشتن کنید وشتن 142شمارهٔ ۴۹۸: آن ماه مسافر سفری کرد ز کرمان 143شمارهٔ ۴۹۹: ای ساقی دل و جان، ای نور چشم اعیا ...144شمارهٔ ۵۰۰: ای عاشقان، ای عاشقان، هنگام آن شد ...145شمارهٔ ۵۰۱: این چنین مست و معربد بکجا؟ ای دل ...146شمارهٔ ۵۰۲: ای نور دل و دیده وای زبده اعیان 147شمارهٔ ۵۰۳: با هیچ رسید این صفت باده فروشان 148شمارهٔ ۵۰۴: بس عجب طرفه حدیثیست که: آن شاه جه ...149شمارهٔ ۵۰۵: بشنو ز عشق رمزی، حیران مباش، حیرا ...150شمارهٔ ۵۰۶: بقدر جام بود شور و حالت مستان 151شمارهٔ ۵۰۷: بیا، ای یار سودایی، بیا، ای جان س ...152شمارهٔ ۵۰۸: بیا، که عشق برافراخت سنجق سلطان 153شمارهٔ ۵۰۹: تربیت میکند مرا جانان 154شمارهٔ ۵۱۰: تن زنده بجان آمد و جان زنده بجانا ...155شمارهٔ ۵۱۱: جانم بلب رسید ز غم، ساقی، الامان 156شمارهٔ ۵۱۲: چندان که گفتم: خاطر مرنجان 157شمارهٔ ۵۱۳: حیات تن ز جان آمد، حیات جان ز جان ...158شمارهٔ ۵۱۴: خبری دهید جان را، که ز دوست چیست ...159شمارهٔ ۵۱۵: دل با تو نظر دارد، اما نظری پنهان 160شمارهٔ ۵۱۶: دوست در مجلسست و جان در جان 161شمارهٔ ۵۱۷: ز خوبان عربده خوش باشد، ای جان 162شمارهٔ ۵۱۸: ساقی چو تو باشی، همه جا باده پرست ...163شمارهٔ ۵۱۹: سرگشته ایم و حیران در کوی مهرورزا ...164شمارهٔ ۵۲۰: عشق و معشوق و عاشق حیران 165شمارهٔ ۵۲۱: «فوز النجات » می طلبی؟ جام می ستا ...166شمارهٔ ۵۲۲: «کن فکان » جان را خبر گوید ز «کان ...167شمارهٔ ۵۲۳: «کل یوم هو فی شان » چه نشانست و چ ...168شمارهٔ ۵۲۴: «کل یوم هو فی شان » ز چه کردند بی ...169شمارهٔ ۵۲۵: گر ره بتو هست، چیست فرمان؟170شمارهٔ ۵۲۶: گر شیر نه ای، بگذر ازین بیشه شیرا ...171شمارهٔ ۵۲۷: گفت حق: «کل من علیها فان »172شمارهٔ ۵۲۸: ما که مستان خرابیم درین دیر مغان 173شمارهٔ ۵۲۹: مقررست و معین بحجت و برهان 174شمارهٔ ۵۳۰: میان باطن جانی و جان تویی، ای جان 175شمارهٔ ۵۳۱: همه بودند که گفتند بپیدا و نهان 176شمارهٔ ۵۳۲: همه جا اوست شاه جاویدان 177شمارهٔ ۵۳۳: جگر پردرد و دل پر خونم، ای جان 178شمارهٔ ۵۳۴: یار همان، درد همان، دل همان 179شمارهٔ ۵۳۵: «حصل ما فی الصدور» لذت جان یافتن 180شمارهٔ ۵۳۶: در دل از شوق تو شوریست که نتوان گ ...181شمارهٔ ۵۳۷: چه باشد شیوه عاشق؟ بمعشوقان نظر ک ...182شمارهٔ ۵۳۸: مرا از زخم شمشیرت نمی شاید حذر کر ...183شمارهٔ ۵۳۹: خواهی بجهان شوری، بنیاد قیامت کن 184شمارهٔ ۵۴۰: نیم مستان ترا سرگشته چون پرگار کن 185شمارهٔ ۵۴۱: بیتی همی سرایم و زاریست کار من 186شمارهٔ ۵۴۲: ناوک غمزه می زند بر دل من نگار من 187شمارهٔ ۵۴۳: بسامان آمد احوال دل من 188شمارهٔ ۵۴۴: بسودایت سرشت آب و گل من 189شمارهٔ ۵۴۵: عید و بر قندان تویی، ای جان جان ج ...190شمارهٔ ۵۴۶: جگر گرمست و آهم سرد و دل خون 191شمارهٔ ۵۴۷: دل آشفته دارم، چشم پر خون 192شمارهٔ ۵۴۸: ما را هوای باده نابست در درون 193شمارهٔ ۵۴۹: از عیان گر واقفی، بگذر ز عین 194شمارهٔ ۵۵۰: الا! ای نفس، خودکامی و خودبین 195شمارهٔ ۵۵۱: ای یار، ندانم که چه رسمست و چه آی ...196شمارهٔ ۵۵۲: بجان آمد ز هجران جان مسکین 197شمارهٔ ۵۵۳: پیر مغان کجاست؟ که آن مرد دوربین 198شمارهٔ ۵۵۴: جعل را چند ازین تحسین و تمکین؟199شمارهٔ ۵۵۵: «حمدلله » گفت رب العالمین 200شمارهٔ ۵۵۶: گفت: نور آسمانست و زمین 201شمارهٔ ۵۵۷: ما داغ آرزوی تو داریم بر جبین 202شمارهٔ ۵۵۸: منت خدای را، که در اطوار ما و طین 203شمارهٔ ۵۵۹: هله! ای ساقی جانها، بده آن باده ر ...204شمارهٔ ۵۶۰: ای دل و جانت بهواها گرو 205شمارهٔ ۵۶۱: باده کهنه گیر و شیشه نو 206شمارهٔ ۵۶۲: ای ساقی جان بخش ما،یک لحظه ما را ...207شمارهٔ ۵۶۳: تو محیطی و دیگران همه جو 208شمارهٔ ۵۶۴: چه شنیدی که دل از دست بدادی،تو عم ...209شمارهٔ ۵۶۵: زان نکهت مشکین،که همی آید از آن س ...210شمارهٔ ۵۶۶: «ستر الله علینا» چه علالاست درین ...211شمارهٔ ۵۶۷: دل شوریده را تمنا تو 212شمارهٔ ۵۶۸: ای دل، اگر تو عاشقی، با عاشقان هم ...213شمارهٔ ۵۶۹: از لعل یار اگر شکری یافتی بگو 214شمارهٔ ۵۷۰: پیش ما قصه جام و جم و جمشید مگو 215شمارهٔ ۵۷۱: «الا یاایهاالساقی »، مرا جام مصفا ...216شمارهٔ ۵۷۲: «کان الله » گفت و «کان الله له »217شمارهٔ ۵۷۳: ای آفتاب روی ترا پرده دار ماه 218شمارهٔ ۵۷۴: بر بیدلان گذشت و نکرد اینطرف نگاه 219شمارهٔ ۵۷۵: پیش از بنای مدرسه و رسم خانقاه 220شمارهٔ ۵۷۶: «عز من قائل » چه گفت اله؟221شمارهٔ ۵۷۷: گم کرده ایم راه و ندانیم پیشگاه 222شمارهٔ ۵۷۸: مرا یاریست، اندر گاه و بیگاه 223شمارهٔ ۵۷۹: در میان همه خوبان بت ما از همه به 224شمارهٔ ۵۸۰: آتش عشق تو شوری در جهان انداخته 225شمارهٔ ۵۸۱: ای آتش سودای تو در کن فکان انداخت ...226شمارهٔ ۵۸۲: ای خیالت عقل کل را در گمان انداخت ...227شمارهٔ ۵۸۳: ای کمالت نعت عزت در جهان انداخته 228شمارهٔ ۵۸۴: روی مه را جلوه دادی، زلف میگون تا ...229شمارهٔ ۵۸۵: ای کوس کبریای تو در لامکان زده 230شمارهٔ ۵۸۶: هله!ای ساقی جانها، قدح باده بمن د ...231شمارهٔ ۵۸۷: ساقیا، عذر مگو، باده بسر مستان ده 232شمارهٔ ۵۸۸: گرم از طالع فرخ رخ جانان شود دیده 233شمارهٔ ۵۸۹: گر تو از مستان عشقی در وله 234شمارهٔ ۵۹۰: بجانان زنده ام، الحمدلله 235شمارهٔ ۵۹۱: از مسجد و می خانه وز کعبه و بت خا ...236شمارهٔ ۵۹۲: بیا، ای ماه کنعانی، بیا ای شاه فر ...237شمارهٔ ۵۹۳: پر گشت جهان از می گل رنگ مغانه 238شمارهٔ ۵۹۴: مرآت دل شکستی، ای گنج جاودانه 239شمارهٔ ۵۹۵: می کشد آن حبیب فرزانه 240شمارهٔ ۵۹۶: آیینه تیره شد، ز چه تیره است آینه ...241شمارهٔ ۵۹۷: تا گرد ماه سنبل مشکین نهاده ای 242شمارهٔ ۵۹۸: همه لذت، همه شهوت، همگی رد شده ای 243شمارهٔ ۵۹۹: این شناسی که: از آن شهر و دیار آم ...244شمارهٔ ۶۰۰: خطاب «لن ترانی » چیست؟ یعنی 245شمارهٔ ۶۰۱: «هدی للمتقین » گفتند: یعنی 246شمارهٔ ۶۰۲: هر لحظه مرا میرسد انوار تجلی 247شمارهٔ ۶۰۳: بجان تو، که خمارم بغایت، ای چلبی 248شمارهٔ ۶۰۴: دل ز من برداشت یار مهربان، واحسرت ...249شمارهٔ ۶۰۵: با یاد خدا باش، بهر جای که هستی 250شمارهٔ ۶۰۶: چو با تست مقصود، هرجا که هستی 251شمارهٔ ۶۰۷: چه ذوق نیستی یابی؟ که هستی 252شمارهٔ ۶۰۸: السلام علیک، یا سندی 253شمارهٔ ۶۰۹: ای دل عشاق را بروی تو شادی 254شمارهٔ ۶۱۰: دلم از غصه هجران تو دارد دردی 255شمارهٔ ۶۱۱: گر گلی از گلشن حسنش ببازار آمدی 256شمارهٔ ۶۱۲: گر نسیم رحمتی از کوی جانان آمدی 257شمارهٔ ۶۱۳: فرودی باشد و ننگ و جودی 258شمارهٔ ۶۱۴: گر جان بهوای تو گرفتار نبودی 259شمارهٔ ۶۱۵: جان نوروز و جان صد عیدی 260شمارهٔ ۶۱۶: ای آفتاب روی ترا ماه مشتری 261شمارهٔ ۶۱۷: ای عشق دل فروز، که شاه مظفری 262شمارهٔ ۶۱۸: وصال یار بصد جان بخر، اگر نخری 263شمارهٔ ۶۱۹: مرا از پرتو روی تو هر لمعه است دی ...264شمارهٔ ۶۲۰: ای دوست، بگو باری تا: عزم کجا دار ...265شمارهٔ ۶۲۱: روی دل را بسوی جان داری 266شمارهٔ ۶۲۲: حکایتی دو سه دارم، بشرط دستوری 267شمارهٔ ۶۲۳: ز حد گذشت حکایت ز قصه دوری 268شمارهٔ ۶۲۴: شب عیدست و ما عاشق، چه گویم قصه د ...269شمارهٔ ۶۲۵: من قبله بدل کردم، تا کی بود این ک ...270شمارهٔ ۶۲۶: میسرت نشود عاشقی و مستوری 271شمارهٔ ۶۲۷: نه مست جام خدایی، نه مرد مستوری 272شمارهٔ ۶۲۸: گر زانکه بگویند: گدایی و فقیری 273شمارهٔ ۶۲۹: اگر ز مصر جهانی و گر ز تبریزی 274شمارهٔ ۶۳۰: تو همچو عقل شریفی و همچو روح عزیز ...275شمارهٔ ۶۳۱: تا سر الهی ز ملاهی نشناسی 276شمارهٔ ۶۳۲: من عشقم و عشق من چه پرسی؟277شمارهٔ ۶۳۳: دلا، ز باده و خم خانه که میپرسی؟278شمارهٔ ۶۳۴: زمانی یار شو، گر یار باشی 279شمارهٔ ۶۳۵: چه غمست آخر از غم؟ چو تو در میانه ...280شمارهٔ ۶۳۶: امروز بجد دارم با تو سر دشنامی 281شمارهٔ ۶۳۷: ای قطب جامی، شاه انامی 282شمارهٔ ۶۳۸: ای ماه معربد، ز کجایی و چه نامی؟283شمارهٔ ۶۳۹: زنهار! درین کوی بغفلت نخرامی 284شمارهٔ ۶۴۰: گر شمس منیر آمدی، ار بدر تمامی 285شمارهٔ ۶۴۱: هله! ای جان گرامی، ز کجایی و چه ن ...286شمارهٔ ۶۴۲: پیش از بنای مدرسه و دیر ارمنی 287شمارهٔ ۶۴۳: سخنی می رود، ای دوست، مسلم سخنی 288شمارهٔ ۶۴۴: سؤال میکنم، ار هست رخصت سخنی 289شمارهٔ ۶۴۵: گر بر حدیث اهل دل انکار می کنی 290شمارهٔ ۶۴۶: ای آتش سودای تو در جان جهانی 291شمارهٔ ۶۴۷: ای خواجه، جمالست و جهانست و جوانی 292شمارهٔ ۶۴۸: با روی دل فروزت عیشیست جاودانی 293شمارهٔ ۶۴۹: بتو جان کجا برد پی؟ که تو شاه بی ...294شمارهٔ ۶۵۰: بدرویشی دلی گر بود و جانی 295شمارهٔ ۶۵۱: بیابان را بپیمودی، ولیکن بس ویاوا ...296شمارهٔ ۶۵۲: تا بکی شیوه تقلید و ره آسانی؟297شمارهٔ ۶۵۳: تو جام جمی، اما در جام نمیدانی 298شمارهٔ ۶۵۴: تو محبوب جانی و جان جهانی 299شمارهٔ ۶۵۵: تو مرهم دل ریشی و راحت جانی 300شمارهٔ ۶۵۶: جراحات دلم را تازه کرد آن یار روح ...301شمارهٔ ۶۵۷: جراحت دل من تازه کرد دلبر جانی 302شمارهٔ ۶۵۸: خوشدل شدم که دادم دل را بدلستانی 303شمارهٔ ۶۵۹: ز نور روی تو پیداست سر سبع مثانی 304شمارهٔ ۶۶۰: صلای کافری و غارت مسلمانی 305شمارهٔ ۶۶۱: فداک عقلی و روحی، که راحت جانی 306شمارهٔ ۶۶۲: هله ای دوست، چه گویم؟ که تو محبوب ...307شمارهٔ ۶۶۳: هله! ای ماه وفاپیشه، که محبوب جها ...308شمارهٔ ۶۶۴: هله! ای یار گرانمایه،سبک روح جهان ...309شمارهٔ ۶۶۵: روسیه را، گر ببینی، رد کنی 310شمارهٔ ۶۶۶: تراست ناز، که سلطان حسن و تمکینی 311شمارهٔ ۶۶۷: هله! ای عشق کهن سال، که هر روز نو ...312شمارهٔ ۶۶۸: یار میگوید ببانگ پهلوی :313شمارهٔ ۶۶۹: سخن در سر عاشق کمترک گوی 314شمارهٔ ۶۷۰: مسئله مشکل و آسان توی 315شمارهٔ ۶۷۱: در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی 316شمارهٔ ۶۷۲: بسیار طالبی، که مگر ذو فنون شوی 317شمارهٔ ۶۷۳: اگر در طاعتی، گر در گناهی 318شمارهٔ ۶۷۴: تو شاه جهانی و ندانم که چه شاهی؟319شمارهٔ ۶۷۵: تو نور یقین آمدی و رهبر راهی 320شمارهٔ ۶۷۶: در وصف جمال تو توان گفت که: ماهی 321شمارهٔ ۶۷۷: درمانده ام از غم جدایی 322شمارهٔ ۶۷۸: دل ما بغمزه بردی، رخ مه نمی نمایی 323شمارهٔ ۶۷۹: زلف را شانه زن، که رعنایی 324شمارهٔ ۶۸۰: سؤالی دارم، ای جان، کز کجایی 325شمارهٔ ۶۸۱: غرق آن بحر محیطست دل شیدایی 326شمارهٔ ۶۸۲: چو زنان،مباش قانع،ز جهان برنگ و ب ...327شمارهٔ ۶۸۳: هله! عاشقان، که راهست بهو،زنید هو ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ