کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در داستان عشق تفصی نمود یار
    تکرار عشق کرد هزاران هزار بار
    دستار و خرقها گرو جام باده شد
    تا لمعه جمال تو دیدند آشکار
    بردار بی مدار جهان اعتماد نیست
    حسن وفا مجوی ازین دار بی مدار
    بعد از وفات من چو بخاکم گذر کنی
    از خاک تربتم شنوی نالهای زار
    زین سان که حسن روی تو در جلوه آمدست
    گر از جهان خروش برآید عجب مدار
    در شهر می خرامی و جانها بر آتشست
    زان زلف تابدار و زان چشم پرخمار
    قاسم، اگر تو طالب راهی و عاشقی
    چون جان طلب کنند، بده جان و سر مخار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha