کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آخر،ای شوخ جهان،عشوه گری با ما چند؟
    ما بسودای تو مردیم، خدا را مپسند
    در غمت خسته دلان غرقه خونند مدام
    نفسی برسرشان آ و ببین در چه دمند؟
    آن دل از وسوسه هر دو جهان آزادست
    که بزنجیر سر زلف تو افتاده ببند
    عار داریم ز شاهی بهوای تو،ببین
    که گدایان سر کوی تو چون محتشمند
    روی چون ماه تو خواهیم،زهی طالع سعد!
    قد چون سرو تو جوییم،زهی بخت بلند!
    بر اسیران سر کوی غمت چون گذری
    نظری کن ز سر زلف،که اهل نظرند
    گفتم:از خویش بریدم،بتوپیوند شدم
    گفت :احسنت و زهی قاسم نیکو پیوند!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha