کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی مرا ز باده ناب مغانه داد
    دردی درد داد ولی در میانه داد
    زاهد صباح کژمژ و خرم همی رود
    ساقی مگر که رطل گران شبانه داد؟
    در کوی عشق یار،که آن جای جای نیست
    مرغ دل مرا بکرم آشیانه داد
    جان را خبر نبود ز نام و نشان عشق
    این عشق دل فروز تو جان را نشانه داد
    بس خوشدلند اهل زمین و زمان مدام
    زان باده ای که عشق تو اندر زمانه داد
    بی کار و کارخانه بد این دل میان دهر
    سلطان عشق از کرم این کارخانه داد
    قاسم ز درد دوست از آن مست و شاد شد
    کین موهبت به زمره کروبیان نداد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha