کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم از شیوه شیرین تو شوری دارد
    دیده از طلعت زیبای تو نوری دارد
    با خیال توچه گویم؟همه شب تابسحر
    دل غمدیده درین وقت حضوری دارد
    عاقبت بر سر کوی تو بخواهد سر باخت
    دل دیوانه،که از عشق غروری دارد
    دل واعظ ز غم عشق تو آزاد نشد
    علت آنست که در عقل قصوری دارد
    تو سلیمان جهانی و دل خسته من
    بخدا،پیش تو گر قیمت موری دارد
    تا که از تیر جفاها دل من ریش کنی؟
    عاشق خسته دگر جان صبوری دارد
    دل بسودای تو در ماتم جاویدان رفت
    هر که بینی بجهان ماتم و سوری دارد
    همه ذرات جهان مست خرابند از عشق
    عشق در جمله ذرات ظهوری دارد
    سر ببازیم به سودای تو،هم جان بدهیم
    قاسم سوخته دل عشق و سروری دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha