کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمی توان خبری دادن از حقیقت دوست
    ولی ز روی حقیقت حقیقت همه اوست
    بیا، که وصف جمال تو می رود، بشنو
    بیا، که قصه صاحبدلان بوجه نکوست
    با بروت نتوان کرد اشارتی، که مدام
    ز ترک چشم تو ترسم، که مست و عربده جوست
    کمینه جرعه رندان دیر ما دریاست
    ز حد گذشت حکایت، چه جای جام و سبوست؟
    جهان اگر همه لب گردد از کرامت وقت
    نصیب جنس مقلد نباشد الا پوست
    ز جور دشمن و طعن رقیب و سوز فراق
    مرا که جامه بصد پاره شد چه جای رفوست؟
    بوقت رفتن، قاسم، مگو دریغ و بگو
    که: می رود بعلی رغم خصم، دوست بدوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha