کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز بحر عشق تو هر قطره ای چو دریاییست
    بکوی وصل تو هر پشه ای چو عنقاییست
    هزار دیده کنم وام، اگر توانم کرد
    که در جمال تو هر دیده را تماشاییست
    دل مرا بهوای تو ذوق سربازیست
    مقررست که در هر دلی تمناییست
    بهیچ رو نبرم ره بکوی آزادی
    مرا که هر سر مویی اسیر سوداییست
    مگر بگوشه چشمی نظر بمستان کرد
    میان شهر بهر گوشه شور و غوغاییست
    سخن بلند شد، اکنون بلند می گویم
    که: خاطرم بهوای بلند بالاییست
    بلند بالا یعنی رفیع قدر جلیل
    چنین شناسد هرجا که عقل داناییست
    چو لفظ اسم شنیدی پی مسما شو
    که قول مردم شوریده دل معماییست
    بگو بقاسم: در کوی عشق جا کردی
    نگاه دار ادب را، که بس عجب جاییست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha