قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۸: ز بحر عشق تو هر قطره ای چو دریاییست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بحر عشق تو هر قطره ای چو دریاییست بکوی وصل تو هر پشه ای چو عنقاییست هزار دیده کنم وام، اگر توانم کرد که در جمال تو هر دیده را تماشاییست دل مرا بهوای تو ذوق سربازیست مقررست که در هر دلی تمناییست بهیچ رو نبرم ره بکوی آزادی مرا که هر سر مویی اسیر سوداییست مگر بگوشه چشمی نظر بمستان کرد میان شهر بهر گوشه شور و غوغاییست سخن بلند شد، اکنون بلند می گویم که: خاطرم بهوای بلند بالاییست بلند بالا یعنی رفیع قدر جلیل چنین شناسد هرجا که عقل داناییست چو لفظ اسم شنیدی پی مسما شو که قول مردم شوریده دل معماییست بگو بقاسم: در کوی عشق جا کردی نگاه دار ادب را، که بس عجب جاییست قاسم انوار