کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم سرمست تو ما را بستم کاری کشت
    دید صد زاری ما را و بصد زاری کشت
    سرخ شد چهره زردم ز سرشک گلگون
    که مرا یار بدان چهره گلناری کشت
    بارها ناز توام کشت و عجب می دارم
    زان شکر خنده شیرین که بسر باری کشت
    گفتمش: یار منی، گفت که: اغیار، نه یار
    اندرین شیوه مرا یار باغیاری کشت
    جرم من چیست؟ بر پیر مغان واگویید
    که: مرا ساقی از استیزه بهشیاری کشت
    چشم سرمست ترا دیدم و هشیار شدم
    که مرا نرگس مست تو ببیماری کشت
    ز اول عشق دلم داد که: قاسم، مهراس
    آخر الامر مرا یار بدلداری کشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha