کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن را که قبله اش رخ خورشید انورست
    اعراض گر کند، بهمه روی کافرست
    عاشق بیار واصل و عاقل بهانه جوی
    صوفی برغم واصل و چون حلقه بر درست
    واعظ، مگو که: عشق روانیست در طریق
    پنداشتی که ملک دو عالم مثمرست
    زین بیشتر عداوت با اهل دل مکن
    شرعی معین آمد و عشقی مقررست
    آن را که عشق نیست درین راه غافلست
    سنور راه ماست اگر خود غضنفرست
    زاهد بزهد مایل و صوفی باعتقاد
    عارف درین میانه چو کبریت احمرست
    جان در سماع عشق تو مستست و چاره نیست
    شوقی مولد آمد و عشقی قلندرست
    باد صبا چو بوی تو آورد در چمن
    جانها فدای رایحه روح پرورست
    بر جان قاسمی نظری کن ز روی لطف
    زان جا که آفتاب ضمیر منورست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha