کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای بی خبران، مصلحت کار در آنست
    جامی بکف آرید، که عالم گذرانست
    هر کو قدحی خورد ازین خم دل افروز
    سلطان زمینست و سلیمان زمانست
    در مجلس عشاق همه شور و قیامت
    در محفل زهاد همه امن و امانست
    این نوبت شادیست، گه لطف و کرمهاست
    آن خواجه ندانست و نداند که ندانست
    خود با که توان گفت که آن ماه دل افروز
    هم رهزن جان آمد و هم رهبر جانست؟
    هرکس که ورا دید و بدانست بتحقیق
    مرد همه بین آمد و شاه همه دانست
    هرگه که ز من یاد کند آن گل سیراب
    با دوست بگویید که: قاسم نگرانست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha