قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۹: ای بی خبران، مصلحت کار در آنست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بی خبران، مصلحت کار در آنست جامی بکف آرید، که عالم گذرانست هر کو قدحی خورد ازین خم دل افروز سلطان زمینست و سلیمان زمانست در مجلس عشاق همه شور و قیامت در محفل زهاد همه امن و امانست این نوبت شادیست، گه لطف و کرمهاست آن خواجه ندانست و نداند که ندانست خود با که توان گفت که آن ماه دل افروز هم رهزن جان آمد و هم رهبر جانست؟ هرکس که ورا دید و بدانست بتحقیق مرد همه بین آمد و شاه همه دانست هرگه که ز من یاد کند آن گل سیراب با دوست بگویید که: قاسم نگرانست قاسم انوار