کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غنچه خسبی باشد از سیر چمن آئین ما
    بر سر ما بس بود شاخ گل بالین ما
    پای خواب آلود ما در زیر دامن سرمه گشت
    کوه در فریاد شد چون کبک از تمکین ما
    عکس ما آئینه ها را کرد باغ دلگشا
    می توان گلدسته بست از جبهه بی چین ما
    متکای ما کف دست است و خصم ما هنوز
    سنگ بر سر می زند از حسرت بالین ما
    از نوای نغز وا شد در بروی باغبان
    حلقه گوشی نشد افسانه رنگین ما
    دست خود از بحر احسان کریمان بسته ایم
    چشمه آب حیات ما دل خونین ما
    سیدا از بس که فکر ما بلند افتاده است
    پیش پای خود نبیند خصم کوته بین ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha