کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در آغوشم چو میایی میان بهر خدا بگشا
    گره از کار من تا وا شد بند قبا بگشا
    متاع خویش نتوان کرد پنهان از خریداران
    دکان رنگ و بو ای غنچه در پیش صبا بگشا
    مکن کوتاه دامان کرم از دست محتاجان
    گره از کیسه زر وا کن و چشم گدا بگشا
    لب بربسته گردد سد راه رزق بر سایل
    دهان خویش را بهر طلب چون آسیا بگشا
    ز خود بیرون شود پیوند هستی را شکستی ده
    میان خویش را چون نی برویی بوریا بگشا
    دم صبح است ای ساقی در میخانه را واکن
    بروی دردمندان رخنه دارالشفا بگشا
    مکن در نوبهاران پیشه خود غنچه خسبی را
    برو در باغ چون گل سینه بر کسب هوا بگشا
    نگه را گل به دامن از بهار صبح پیری کن
    چو شبنم چشم خود وقت سحر ای سیدا بگشا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha