کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در محبت طفل اشکم گوهر دل می شود
    چون مربی شد پدر فرزند قابل می شود
    می پرد قمری ز شادی قد قد از بالای سرو
    قامت او گر به سوی باغ مایل می شود
    شمع بعد از کشتن پروانه قصد خود کند
    خون ناحق شعله دامان قاتل می شود
    قامت معشوق نوخط زود می آید به بر
    میوه از نخلی که سالش گشت حاصل می شود
    آب می سازد تماشای رخش آئینه را
    مرد می دانم که با آن رو مقابل می شود
    حرص دامنگیر دنیا دار گردد روز مرگ
    سعی رهرو سست در نزدیک منزل می شود
    شکوه اغیار گر خصمی کند با من رواست
    سگ برای لقمه دامنگیر سایل می شود
    تا توانی خویش را از سفله طبعان دور دار
    آب چون با خاک همراهی کند گل می شود
    سیدا از دیده اشکم رخت در دامن کشید
    کاروان هر جا گرفت آرام منزل می شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha