کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او
    بوی خون بلبل آید از گل تصویر او
    شوخ نقاشی که خون می ریزد از تحریر او
    می پرد رنگ از رخم از دیدن تصویر او
    در بیابانی که من طرح شکار افگنده ام
    از سواد سایه اش رم می کند نخچیر او
    کوهکن را کرد عشق آشکار آخر هلاک
    عاقبت دریای خون گردید جوی شیر او
    سر بریدن خامه را راه سخن واکردن است
    عرضحال خویش گویم در ته شمشیر او
    در تلاش زلف او خوبان به هم پیچیده اند
    حلقه گوش پریرویان بود زنجیر او
    سیدا از بس که دارم اشتیاق ناوکش
    سبز میگردد به مغز استخوانم تیر او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha