کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چهره افروخته همچون گل باغ آمده‌ای
    ساغر باده به کف تازه دماغ آمده‌ای
    چه کنم تا به لبت راه سخن بکشایم
    تو که محجوب‌تر از غنچه باغ آمده‌ای
    لاله‌زاری که دلم داشت خزان ساخته‌ای
    بهر غارتگریی گلشن داغ آمده‌ای
    گشته‌ای برق و به پروانه‌ام آتش زده‌ای
    تند بادی شده بر قصد چراغ آمده‌ای
    بلبل و فاخته را در قفس انداخته‌ای
    تا تو ای سرو گل‌اندام به باغ آمده‌ای
    تیغ خونین به میان سوده الماس به مشت
    زده‌ای زخم و به دل پرسی داغ آمده‌ای
    سیدا بر سر اقبال خود از بخت سیاه
    سایه انداخته همچون پر زاغ آمد‌ه‌ای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha