کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو موزونی
    شدم بیدار هر مو بر سرم شد بید مجنونی
    می گل پیرهن را با توجه شیر می سازم
    ز قرص ماهتاب آورده ام بر دست صابونی
    کجا می می کشیدی ای مه عاشق نواز من
    که می آمد به گوشم تا سحر آواز قانونی
    ز سودایت من دیوانه در هر خانه می رفتم
    به چشمم می درآمد صورت لیلی و مجنونی
    نمی بینند مهر و ماه و زهره روی آزادی
    مقید کرده اند امروز هر یک را به گردونی
    گدا از مجلس دریا دلان لب خشک می آید
    به چشم او شده هر قطره آبی چشمه خونی
    به کف تسبیح زاهد عقده همیان زر باشد
    بود مسواک او بر سر کلید گنج قارونی
    ز احوال خراب سیدای خود چه می پرسی
    بود فرهاد در کوهی و مجنونی به هامونی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha