ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بالایی
خرام دام طاووسی فریب آغوش اعضایی
پیمبرزاده یک شهر کنعان چشم در راهی
عزیز مصر تمکین یوسف عاشق زلیخایی
صنوبر قامتی بادام چشمی گلبدن شوخی
نگارین پنجه پا در حنا ساعد مصفایی
به روی لعل و کان رنگی به رخسار گهر آبی
به بودن کوه تمکینی به رفتن موج دریایی
چو سرو باغ قامتت جامه زیبی چیده دامانی
زهی چاک گریبانی گلستان تماشایی
به چشم اهل دل نوری به بام دیده مهتابی
چراغ عالم افروزی بهار صحبت آرایی
قبای ناز بر دوشی به استغنا در آغوشی
پر از کین گوشه چشمی عتاب آمیز ایمایی
بت گردنکشی آتش مزاج خان و مان سوزی
خدا ناترس کم حرفی سخن نشنیده خودرایی
گهی از خنده گلریزی گهی چون غنچه محجوبی
گهی در شیشه ها سنگی گهی در بزم مینایی
هلال ابرو شفق رخساره با خویش مغروری
فلک رفتار بی باکی مه و خورشید همپایی
به صحرای خیال ای سیدا باغی که من دارم
بود هر سبزه گلبرگی نهال شاخ رعنایی