ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو
بیرون ز خانه ای چمن دلگشا مرو
محراب از انتظار تو آغوش کرده وا
بر خانه خدا ز برای خدا مرو
یکجا نشین به معنی بیگانه خوی کن
بیرون ز خود به هر سخنی آشنا مرو
ناموس بلبل چمن خود مده به باد
چون بوی گل به آه نسیمی ز جا مرو
جای تو چشم من بود ای نور چشم من
مانند سرمه سر زده در دیده ها مرو
هر جا رود ز سایه جدا نیست آفتاب
کم نیستم ز سایه تو از من جدا مرو
مانند کوه پای به دامن کشیده دار
چون برگ کاه بر طرف کهربا مرو
ماهی به آب زنده و من با وصال تو
یعنی که دور از نظر سیدا مرو