کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خبر از زلف او با جان غم پیوسته آوردم
    عجب روز سیاهی بر سر این خسته آوردم
    ز مکر آسمان عصمت خلاصم داد چون یوسف
    برون خود را ازین نه خانه در بسته آوردم
    نگاهم شد چو شاخ ارغوان از روی آن نوخط
    در ایام خزان زین بوستان گلدسته آوردم
    دری از قبله چون محراب واگردید بر رویم
    به یاد خویش تا آن ابروی پیوسته آوردم
    به باغ از نارسایی سرو می زد لاف رعنایی
    چو قمری پیش قدش گردن بربسته آوردم
    به فریاد آمد از جنباندن زنجیر در گوشم
    سزای آنکه رو در خانه دربسته آوردم
    کشیدم سیدا پا از بساط مردم دنیا
    به کف امروز دامان دل وارسته آوردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha