به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

سیدای نَسَفی

سیدای نَسَفیغزلیاتشمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می کنم

930عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

می روم در باغ و سر در پای سنبل می کنم
عمر را چون شانه صرف زلف و کاکل می کنم
می نویسم از چمن با آن گل رو نامه یی
خامه تحریر از منقار بلبل می کنم
نیست حاجت زاد راه از خویش بیرون رفته را
گردبادم پا به دامان توکل می کنم
غنچه خسبم سیدا عمریست در باغ جهان
عندلیبی گر به سر وقتم رسد گل می کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۲۴: بس که دلگیر از تماشای گلستان گشته ...2شمارهٔ ۴۲۵: می روم در باغ و سر در پای سنبل می ...3شمارهٔ ۴۲۶: خبر از زلف او با جان غم پیوسته آو ...4شمارهٔ ۴۲۷: بر درت همچون کمان پشت دو تا آورده ...5شمارهٔ ۴۲۸: شمعم و پروانه ام با شد دل بی کینه ...6شمارهٔ ۴۲۹: بس که خو کردست با کلفت دل غم پیشه ...7شمارهٔ ۴۳۰: شکایت نامه آن روی چون گل بود در د ...8شمارهٔ ۴۳۱: تا به سودای تو از خانه به بازار ش ...9شمارهٔ ۴۳۲: همنشین زنبورم خانه پر عسل دارم 10شمارهٔ ۴۳۳: ز قتل عاشقان در سینه او غم نمی بی ...11شمارهٔ ۴۳۴: به دام دلبری افتاده ام گمگشته تدب ...12شمارهٔ ۴۳۵: نگاه یار با من بر سر جنگ است می د ...13شمارهٔ ۴۳۶: روزگاری شد که خون از دیده تر می خ ...14شمارهٔ ۴۳۷: از دهر بس که کلفت بسیار می کشم 15شمارهٔ ۴۳۸: در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شد ...16شمارهٔ ۴۳۹: سرمه آن روزی که از چشمت جدا خواهد ...17شمارهٔ ۴۴۰: وقت خط جان تو بیرون از بدن خواهد ...18شمارهٔ ۴۴۱: اشک من گر اینچنین کز دل برون خواه ...19شمارهٔ ۴۴۲: تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشت ...20شمارهٔ ۴۴۳: چشم تا پوشیده ام از آرزوی خویشتن 21شمارهٔ ۴۴۴: گر به طوف خاکم آن عاشق نواز آید ب ...22شمارهٔ ۴۴۵: دلم افسرده شد از گردش ارض و سما ب ...23شمارهٔ ۴۴۶: یارب از پیمانه صحت مرا سرشار کن 24شمارهٔ ۴۴۷: تلخکامم از دل پر مدعای خویشتن 25شمارهٔ ۴۴۸: ز آتش عشق تو آب شد جگر من 26شمارهٔ ۴۴۹: به دستم کرد گل تا داغهای آتشین من 27شمارهٔ ۴۵۰: بپوش از هستی خود چشم و عیش جاودان ...28شمارهٔ ۴۵۱: ای شکر لب وقف ارباب هوس خواهی شدن 29شمارهٔ ۴۵۲: از دل زارم نفس مأیوس می آید برون 30شمارهٔ ۴۵۳: به دور خط رخسارت دو چندان گشت آه ...31شمارهٔ ۴۵۴: از ریاضت نفس را کردم کباب خویشتن 32شمارهٔ ۴۵۵: جنونم دشت پیما شد کن ای مجنون حذر ...33شمارهٔ ۴۵۶: این چه رنگ و رخسار است گلشن جمال ...34شمارهٔ ۴۵۷: نمی آیی به بالینم نمی گیری خبر از ...35شمارهٔ ۴۵۸: خانه ام از روی او امشب چمن خواهد ...36شمارهٔ ۴۵۹: کجا رفتی ز آغوش تماشا ای نگار من 37شمارهٔ ۴۶۰: تا چراغ انجمن کردن زبان خویشتن 38شمارهٔ ۴۶۱: تا به او روشن کنم سوز نهان خویشتن 39شمارهٔ ۴۶۲ - قطعه: فلک رتبه سبحانقلی خان که ب ...40شمارهٔ ۴۶۳: به دریا کرده ام خو موج آبم می توا ...41شمارهٔ ۴۶۴: نمی گردد صدای جود از اهل کرم بیرو ...42شمارهٔ ۴۶۵: کرده ام چون غنچه سر در آستین خویش ...43شمارهٔ ۴۶۶: کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن 44شمارهٔ ۴۶۷: اگر یک دم شود خالی ز موج می سبوی ...45شمارهٔ ۴۶۸: مسجد در آی و تکیه به غیر از خدا م ...46شمارهٔ ۴۶۹: از مربی بس که رم خورده دل بدخوی م ...47شمارهٔ ۴۷۰: شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان ...48شمارهٔ ۴۷۱: به خاک افتاده گرد سرمه چشم سیاهت ...49شمارهٔ ۴۷۲: گذشتی مست با غیر و زدی آتش به داغ ...50شمارهٔ ۴۷۳: غریبم نیست همچون لاله دلسوزی به د ...51شمارهٔ ۴۷۴: خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی ...52شمارهٔ ۴۷۵: ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو 53شمارهٔ ۴۷۶: خامه می پیچد به خود از خط چون زنج ...54شمارهٔ ۴۷۷: مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو 55شمارهٔ ۴۷۸: ای سرمه صید کشته چشم سیاه تو 56شمارهٔ ۴۷۹: وصف رخش گلست و ورق گلشن است ازو 57شمارهٔ ۴۸۰: شوخ نقاشی که رنگم می کند تسخیر او 58شمارهٔ ۴۸۱: نمی نهم به در باغ خلد پا بی تو 59شمارهٔ ۴۸۲: نمی نهم به تماشای گل قدم بی تو 60شمارهٔ ۴۸۳: تا کی چو گل نشینم در خون تپیده بی ...61شمارهٔ ۴۸۴: هر شب چو شمع دارم سوز و گداز بی ت ...62شمارهٔ ۴۸۵: گردیده شمع بزمم بی آب و تاب بی تو 63شمارهٔ ۴۸۶: پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو 64شمارهٔ ۴۸۷: شبها بود چراغم از دود آه بی تو 65شمارهٔ ۴۸۸: پریده رنگ ز گلها و لاله بی تو 66شمارهٔ ۴۸۹: شبها چو شمع دارم حال خراب بی تو 67شمارهٔ ۴۹۰: شد موسم خزان به گل و غنچه ناز کو 68شمارهٔ ۴۹۱: آمد بهار و رونق گلهای باغ کو 69شمارهٔ ۴۹۲: آمده بهار و نشاء و نمای زمانه کو 70شمارهٔ ۴۹۳: افتاد بر سر من سودای کاکل تو 71شمارهٔ ۴۹۴: آمد بهار و فیض نسیم بهار کو 72شمارهٔ ۴۹۵: آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو 73شمارهٔ ۴۹۶: باشد به بام دیده من جای خواب تو 74شمارهٔ ۴۹۷: ای گل به سیر باغ چو باد صبا مرو 75شمارهٔ ۴۹۸: بیا که غنچه شد ای سرو من چمن بی ت ...76شمارهٔ ۴۹۹: ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو 77شمارهٔ ۵۰۰: در خوان منعمان به امید عطا مرو 78شمارهٔ ۵۰۱: برده ام امروز بوی خوش ز باغ تازه ...79شمارهٔ ۵۰۲: فصل نوروز است می آید هوای تازه یی 80شمارهٔ ۵۰۳: برآرد از چمن گل را خزان آهسته آهس ...81شمارهٔ ۵۰۴: ز بیم نرگس مستت پرید رنگ پیاله 82شمارهٔ ۵۰۵: دل همچو اشک بر سر مژگان برآمده 83شمارهٔ ۵۰۶: دل از خود رفته شوری بر من دیوانه ...84شمارهٔ ۵۰۷: دلبر سوداگرم از شهر کابل آمده 85شمارهٔ ۵۰۸: تا ز پیش چشم من ای دشت پیما رفته ...86شمارهٔ ۵۰۹: پنجه ام هرگز نرفته بر در کاشانه ی ...87شمارهٔ ۵۱۰: تا تو رفتی انجمن گردید ماتمخانه ی ...88شمارهٔ ۵۱۱: نو خط من ز سفر تا به وطن آمده یی 89شمارهٔ ۵۱۲: چهره افروخته همچون گل باغ آمده یی 90شمارهٔ ۵۱۳: جانب کلبه ام ای ماه جبین آمده یی 91شمارهٔ ۵۱۴: مرا در کشور تسلیم یارب تاج شاهی د ...92شمارهٔ ۵۱۵: چهره افروخته از باده ناب آمده یی 93شمارهٔ ۵۱۶: می کشم می هر سحر با می پرست تازه ...94شمارهٔ ۵۱۷: از شکایت دل نمی سازد ز ما اندیشه ...95شمارهٔ ۵۱۸: تا تو ای یوسف مصری ز سفر آمده یی 96شمارهٔ ۵۱۹: برده دل را از بر من نونهال تازه ی ...97شمارهٔ ۵۲۰: در دلم افتاده همچون لاله داغ تازه ...98شمارهٔ ۵۲۱: برده در پیری دل از دستم جوان تازه ...99شمارهٔ ۵۲۲: جان به لب آمده و نیست ز جانان مدد ...100شمارهٔ ۵۲۳: ای سرو مایل قد دلجوی کیستی 101شمارهٔ ۵۲۴: هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمد ...102شمارهٔ ۵۲۵: ای شمع بر سر من گریان خوش آمدی 103شمارهٔ ۵۲۶: رفتی و شوری به جان ناتوان انداختی 104شمارهٔ ۵۲۷: سر مگو آنکه شود خم پی احسان کسی 105شمارهٔ ۵۲۸: مرا امشب چو زلف خود پریشان کردی و ...106شمارهٔ ۵۲۹: مرا در بحر غم چون موج آب انداختی ...107شمارهٔ ۵۳۰: مرا آورده بر سر لشکر سودا شبیخونی 108شمارهٔ ۵۳۱: مرا ای شعله خود در تاب و تب انداخ ...109شمارهٔ ۵۳۲: ز دستم می کشد دامن بهار افشان گری ...110شمارهٔ ۵۳۳: کبابم کرده بی پروا خرامی چشم می پ ...111شمارهٔ ۵۳۴: مرا تا کی دواند آرزوی دل به هر سو ...112شمارهٔ ۵۳۵: ز من دل برده رنگین جلوه شمشاد بال ...113شمارهٔ ۵۳۶: دلم را برده از جا سرو قد نازک اند ...114شمارهٔ ۵۳۷: دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بری ...115شمارهٔ ۵۳۸: غنچه گردید گل قسمتم از کم سخنی 116شمارهٔ ۵۳۹: ای خوش نگاه رخنه گر جان کیستی 117شمارهٔ ۵۴۰: چه کرده ام که مرا همدم بلا کردی 118شمارهٔ ۵۴۱: چون غنچه گر به جیب تأمل فرو روی 119شمارهٔ ۵۴۲: شمع بزمی و چو یوسف به نظر می آیی 120شمارهٔ ۵۴۳: کفر و دین یکسان بود در مذهب دیوان ...121شمارهٔ ۵۴۴: گر در خط بتان به تأمل فرو روی 122شمارهٔ ۵۴۵: از کدامین چمن ای سرو روان می آیی 123شمارهٔ ۵۴۶: گل به سر بر زده و پا به حنا می آی ...124شمارهٔ ۵۴۷: همچو گل کیسه لبالب ز درم می آیی 125شمارهٔ ۵۴۸: گل به سر برزده از سیر چمن می آیی 126شمارهٔ ۵۴۹: به کوی انتظاری آرمیدن ها چه می دا ...127شمارهٔ ۵۵۰: فلک از کهکشان چون سینه چاکست پندا ...128شمارهٔ ۵۵۱: تا لبت نام برآورده به شیرین سخنی 129شمارهٔ ۵۵۲: تا کی ای بلبل به دنبال هنر افتد ک ...130شمارهٔ ۵۵۳: به سوی کلبه ام ای سیمبر نمی آیی 131شمارهٔ ۵۵۴: چرا به کلبه ام ای دلربا نمی آیی 132شمارهٔ ۵۵۵: به خواب آمد مرا لیلی وشی چون سرو ...133شمارهٔ ۵۵۶: دمید خط و در آغوش من نمی آیی 134شمارهٔ ۵۵۷: چرا به کلبه ام ای لاله رو نمی آیی 135شمارهٔ ۵۵۸: قدت در چشم خود جا کرده ام ای دوست ...136شمارهٔ ۵۵۹: به سوی کلبه ام ای نازنین دوش آمدی ...137شمارهٔ ۵۶۰: چرا به کلبه ام مهربان نمی آیی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ