کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوش آن روزی که می نوشیده می رفتی به باغ من
    چمن می ریخت شبها روغن گل در چراغ من
    نمی دانم چه داری امشب ای بدخوی در خاطر
    گه از شمع و گه از پروانه می سازی سراغ من
    به زخم سینه چون گل روی بهبودی نمی بینم
    چرا ای بی ترحم می زنی آتش به داغ من
    دماغت امشب از هنگامه من تازه خواهد شد
    چو شمع مهر و مه بی دود می سوزد چراغ من
    چو مستان غنچه را در باغ بی روی تو بو کردم
    به رنگ شیشه می می رود خون از دماغ من
    گلستان مرا بر خاک یکسان کردی و رفتی
    گریبان چاک از دست تو باشد کوچه باغ من
    ندارد طاقت صاحب هنر هم پیشه عاجز
    به صحرا لاله ها رفتند از سودای داغ من
    سیه پوشیده شبها ماه من عزم کجا داری
    زند هر شام بخت تیره پهلو بر چراغ من
    به دل چون غنچه گل دارم از بوی تو پیغامی
    نسیم صبح می سازد ز گلشنها سراغ من
    ره کاشانه ام پروانه را رفتست از خاطر
    نمی ریزد کسی عمریست روغن در چراغ من
    به بویت گلشنم را انتظاری آنقدر دارم
    گل خار سر دیوار شد گلهای باغ من
    بیابان ختن ای سیدا گردیده گلزارم
    گذر کردست آن نوخط مگر از کوچه باغ من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha